• : تعریف: a candy consisting of melted sugar spun into a fluffy mass around a stick or paper cone.
جمله های نمونه
1. Making more cotton candy requires buying a new, bigger machine.
[ترجمه گوگل]ساختن آب نبات پنبه بیشتر مستلزم خرید یک دستگاه جدید و بزرگتر است [ترجمه ترگمان]ساخت شکلات بیشتر به خرید یک ماشین بزرگ تر و بزرگ تر نیاز دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Cotton candy is filamentous, but it is a granular crystal - sugar produced.
[ترجمه گوگل]آب نبات پنبه ای رشته ای است، اما یک کریستال دانه ای است - شکر تولید می شود [ترجمه ترگمان]شکلات پنبه filamentous است اما یک crystal دانه ای است که تولید می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. What goes better with salty popcorn than sweet cotton candy?
[ترجمه گوگل]چه چیزی با پاپ کورن شور بهتر از آب نبات پنبه ای شیرین است؟ [ترجمه ترگمان]چه چیزی بهتر از آب نبات شور و ذرت با ذرت مکزیکی بهتر از آب نبات پنبه می شه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Sue is eating chips, cotton candy and chocolate bar.
[ترجمه گوگل]سو در حال خوردن چیپس، آب نبات پنبه و شکلات است [ترجمه ترگمان]سو داره چیپس و شکلات و شکلات میخوره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The wooden club as well as cotton candy.
[ترجمه گوگل]چماق چوبی و همچنین آب نبات پنبه [ترجمه ترگمان]باشگاه چوبی هم مثل آب نبات پنبه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Whether you call it cotton candy or candyfloss, the popular fairground treat may soon prove a sweet bioengineering solution.
[ترجمه گوگل]چه آن را آب نبات پنبه ای یا آب نباتی بنامید، این غذای محبوب نمایشگاهی ممکن است به زودی یک راه حل مهندسی زیستی شیرین باشد [ترجمه ترگمان]چه شما آن را شکلات یا candyfloss بنامید، زمین بازی معروف زمین بازی ممکن است به زودی یک راهحل ظریف bioengineering را ثابت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It's cotton candy and bubble gum and babies, especially little girls.
[ترجمه گوگل]این آب نبات پنبه ای و آدامس حباب و نوزادان، به خصوص دختران کوچک است [ترجمه ترگمان]آب نبات نخی و آدامس بادکنکی و بچه ها، مخصوصا دخترهای کوچک [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Would you like some cotton candy?
[ترجمه گوگل]آب نبات پنبه ای میل دارید؟ [ترجمه ترگمان]آب نبات نخی دوست داری؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Hey Allie, you want some cotton candy?
[ترجمه گوگل]هی آلی، آب نبات پنبه ای می خواهی؟ [ترجمه ترگمان]هی الی، یکم آب نبات میخوای؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Nothing could be more seductive than cotton candy and brown sugar painting.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند فریبنده تر از نقاشی آب نبات پنبه ای و شکر قهوه ای باشد [ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی توانست اغوا کننده از آب نبات پنبه و شکر قهوه ای باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. You are my heart's cotton candy, sweet dreams.
[ترجمه گوگل]تو شیرینی دلمه ای، رویاهای شیرین [ترجمه ترگمان]تو آب نبات پنبه من هستی، خواب های شیرین [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The cotton candy looked but the caramels looked even better.
[ترجمه گوگل]آب نبات پنبه به نظر می رسید اما کارامل ها حتی بهتر به نظر می رسیدند [ترجمه ترگمان]شکلات پنبه ای به نظر می رسید، اما caramels بهتر به نظر می رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Do you have any cotton candy?
[ترجمه Fati] شما پشمک ندارید
|
[ترجمه گوگل]آب نبات پنبه ای دارید؟ [ترجمه ترگمان]شما آب نبات نخی ندارین؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. That's debatable, considering Zhang wore his hair in a cotton candy pouf.
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه ژانگ موهایش را در یک پفک پنبه ای پوشیده بود، این موضوع قابل بحث است [ترجمه ترگمان]با توجه به این موضوع، با توجه به این موضوع، با توجه به این موضوع، با توجه به این موضوع، این موضوع قابل بحث و بحث بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• fluffy candy made from sugar that is spun with hot air and usually wrapped around a paper cone or small wooden stick cotton candy is a large soft mass of pink or white sugar threads which is put on a stick and eaten, usually out of doors; used in american english.
پیشنهاد کاربران
ادامس
Sort of grapes produced in laboratory which are so sweet like cotton candy . نوعی انگور آزمایشگاهی که بعلت شیرینی زیاد , پشمک نام گرفته