1. cot death
رجوع شود به: sudden death syndrome
2. In the very smallest cot there is room enough for a loving pair.
[ترجمه گوگل]در کوچکترین تختخواب، فضای کافی برای یک جفت دوست داشتنی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در یک تخت خواب کوچک، برای یک جفت دوست خوب جا هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The baby lay gurgling in her cot.
[ترجمه گوگل]بچه در رختخوابش دراز کشیده بود
[ترجمه ترگمان]بچه از روی تخت ناله می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The baby lay in his cot, cooing and gurgling.
[ترجمه گوگل]بچه در تختش دراز کشیده بود و غرغر می کرد
[ترجمه ترگمان]بچه روی تخت دراز کشیده بود و صدای قل قل و غل غل شنیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He lifted the baby gently out of its cot.
[ترجمه گوگل]نوزاد را به آرامی از تختش بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]بچه را به آرامی از تخت بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Harry outgrew his cot when he was about two.
[ترجمه گوگل]هری وقتی حدود دو ساله بود از تختش بزرگتر شد
[ترجمه ترگمان]وقتی در حدود دو سال بود هری از روی تخت پایین آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Put a selection of baby toys in his cot to amuse him if he wakes early.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از اسباب بازی های کودک را در تخت او قرار دهید تا اگر زود از خواب بیدار شد، او را سرگرم کند
[ترجمه ترگمان]اگر زود بیدار شود، اسباب اسباب و اسباب بازی بچه ها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The baby is prattling happily in her cot.
[ترجمه گوگل]بچه با خوشحالی در تختش میچرخد
[ترجمه ترگمان]بچه در تخت خوابش با خوشحالی وراجی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The baby is fast asleep in his cot.
[ترجمه گوگل]نوزاد در تختخوابش به شدت به خواب رفته است
[ترجمه ترگمان]بچه در تخت خوابش خوابیده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He lifted the baby out of its cot.
11. We can't stop Tom climbing out of his cot.
[ترجمه گوگل]ما نمیتوانیم جلوی بالا رفتن تام از تختش را بگیریم
[ترجمه ترگمان]ما نمی تونیم جلوی تام رو بگیریم که از تختش بالا بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The boy is prattling happily in his cot.
[ترجمه گوگل]پسرک با خوشحالی در تختخوابش میچرخد
[ترجمه ترگمان]پسر در تخت خوابش با خوشحالی وراجی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A cot swathed in draperies and blue ribbon stood isolated in a corner.
[ترجمه گوگل]تختی پوشیده از پارچهها و روبان آبی در گوشهای ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]یک تخت خواب سفری در گوشه و کنار یک تخت خواب پیچیده شده بود و نوار آبی رنگی در گوشه ای افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Immediately he sprawled sideways across the cot in a loose posture of sleep and began snoring loudly.
[ترجمه گوگل]فوراً در حالت خوابی شل به پهلوی تختخواب پرید و با صدای بلند شروع به خروپف کرد
[ترجمه ترگمان]بلافاصله از پهلو روی تخت ولو شد و با صدای بلندی شروع به خرناس کشیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Alan left him howling in the cot again while he went for a bowl of water.
[ترجمه گوگل]آلن او را در حالی که به دنبال یک کاسه آب میرفت، دوباره در گهواره زوزه کشید
[ترجمه ترگمان]الن وقتی برای یک کاسه آب رفت، الن او را تنها گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید