costal

/ˈkɑːstl//ˈkɒstl/

معنی: دندهای، ضلعی
معانی دیگر: (برگ گیاه) وابسته به رگبرگ میانی، (کالبد شناسی) وابسته به یا نزدیک به دنده(ها)، دنده سان

بررسی کلمه

جمله های نمونه

1. Systematic firm palpation of the costal margin in recommended in all patients presenting with pain in the lower chest or upper abdomen.
[ترجمه گوگل]در تمام بیمارانی که با درد در قسمت تحتانی قفسه سینه یا بالای شکم مراجعه می کنند، لمس محکم سیستماتیک حاشیه دنده ای توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]یک شرکت با قاعده (اصولی)که در تمامی بیمارانی که از درد در سینه پایینی یا شکم بالا ارائه می کنند توصیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It identified 500,000 hectares of costal habitat which it said were in need of active conservation measures.
[ترجمه گوگل]این سازمان 500000 هکتار زیستگاه ساحلی را شناسایی کرد که به گفته وی نیاز به اقدامات حفاظتی فعال دارد
[ترجمه ترگمان]این سازمان ۵۰۰،۰۰۰ هکتار از زیستگاه ساحلی که گفته می شود به اقدامات حفاظت فعال نیاز دارد را شناسایی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The liver was costal margin. There was slight petting edema over Both legs.
[ترجمه گوگل]کبد حاشیه دنده ای بود ادم نوازش خفیفی روی هر دو پا وجود داشت
[ترجمه ترگمان]کبد از بین رفته بود در هر دو پایش کمی آب پیدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Why does tense meeting cause costal region neuralgic?
[ترجمه گوگل]چرا جلسه پرتنش باعث عصبی شدن ناحیه ساحلی می شود؟
[ترجمه ترگمان]چرا این جلسه پرتنش باعث ایجاد غضروف دنده می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Method:The sebaceous glands on the bilateral costal regions on the back of golden hamster were taken as the animal model.
[ترجمه گوگل]روش: غدد چربی در نواحی دنده ای دو طرفه پشت همستر طلایی به عنوان مدل حیوانی انتخاب شدند
[ترجمه ترگمان]روش: غدد چربی در مناطق ساحلی دو جانبه در پشت of طلایی به عنوان مدل حیوانات گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ossific process of costal cartilage, articular cartilage in the posterior limb and the cartilage in the hip were revealed clearly.
[ترجمه گوگل]روند استخوانی غضروف دنده ای، غضروف مفصلی در اندام خلفی و غضروف در لگن به وضوح آشکار شد
[ترجمه ترگمان]غضروف دنده، غضروف دنده، غضروف دنده ای در دست عقبی و غضروف در مفصل ران به وضوح آشکار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Results The costal cartilages can meet the desire of the operation in all of the 126 patients. there is no aeropleura happened.
[ترجمه گوگل]نتایج غضروف های دنده ای می توانند خواسته های عمل را در تمام 126 بیمار برآورده کنند هیچ آئروپلورایی اتفاق نیفتاده است
[ترجمه ترگمان]نتایج این غضروف دنده می تواند در تمام ۱۲۶ بیمار، به میل عمل برخورد کند هیچ اتفاقی نیفتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In short Vancouver is almost like a costal Toronto ( without the CN tower of course ).
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه ونکوور تقریباً مانند یک تورنتو ساحلی است (البته بدون برج CN)
[ترجمه ترگمان]در ونکوور، ونکوور تقریبا شبیه به غضروف دنده (بدون برج CN)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The spleen tip was palpable at the left costal margin.
[ترجمه گوگل]نوک طحال در حاشیه دنده سمت چپ قابل لمس بود
[ترجمه ترگمان]نوک طحال در قسمت چپ دنده چپ، ملموس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This are Chinese concept really soft costal region.
[ترجمه گوگل]این مفهوم چینی واقعاً منطقه ساحلی نرم است
[ترجمه ترگمان]این مفهوم چینی واقعا دنده نرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nice has a very broad boulevard along the costal line.
[ترجمه گوگل]نیس یک بلوار بسیار وسیع در امتداد خط ساحلی دارد
[ترجمه ترگمان]یک بولوار عریض و عریض در امتداد خط costal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To study the relationship of the costal cartilage ossification with age and provide data for forensic science.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه رابطه استخوانی شدن غضروف دنده ای با سن و ارائه داده هایی برای علم پزشکی قانونی است
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه رابطه غضروف دنده با سن و فراهم کردن داده برای علم پزشکی قانونی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Occurrence bump of left costal region, mix have aching feeling, what disease can you be?
[ترجمه گوگل]بروز برآمدگی ناحیه ساحلی سمت چپ، مخلوط احساس درد دارید، چه بیماری می توانید داشته باشید؟
[ترجمه ترگمان]دفعه رویداد در قسمت چپ دنده، ترکیبی از احساسات دردناک است، چه نوع بیماری ممکن است وجود داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Extensive subperiosteal costal cartilage resection and perichondrial sheath detachment from the sternum may not be necessary for optimal repair.
[ترجمه گوگل]برداشتن وسیع غضروف دنده ای زیر پریوستئال و جدا شدن غلاف پری کندریال از جناغ ممکن است برای ترمیم بهینه لازم نباشد
[ترجمه ترگمان]غضروف دنده Extensive غضروف دنده و واحد غلاف perichondrial از جناغ سینه ممکن است برای تعمیر بهینه لازم نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Takes the costal cartilage and decorates the postpositioned person cricoid cartilage board the position and fixed (Figure .
[ترجمه گوگل]غضروف دنده ای را می گیرد و غضروف کریکوئید فرد پس از قرارگیری را تزئین می کند و آن را ثابت می کند (شکل
[ترجمه ترگمان]غضروف دنده را انتخاب کرده و the cartilage فرد postpositioned را در موقعیت و ثابت قرار می دهد (شکل ۲
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دنده ای (صفت)
costal, riblike

ضلعی (صفت)
lateral, costal, pertaining to a rib

انگلیسی به انگلیسی

• of the ribs (anatomy, zoology)

پیشنهاد کاربران

ساحلی
مثل ساکنین ساحلی
The coastal inhabitants
Costal margin
درآناتومی: حاشیه دنده ای

بپرس