1. Copies of the CD can be purchased at cost price.
[ترجمه گوگل]کپی سی دی را می توان با قیمت تمام شده خریداری کرد
[ترجمه ترگمان]نسخه های این سی دی را می توان با قیمت هزینه خریداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نسخه های این سی دی را می توان با قیمت هزینه خریداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They are selling off summer shoes at cost price.
[ترجمه گوگل]آنها کفش های تابستانی را به قیمت تمام شده می فروشند
[ترجمه ترگمان]آن ها کفش های تابستانی خود را به قیمت هزینه می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها کفش های تابستانی خود را به قیمت هزینه می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. If the selling price is greater than the cost price, then a profit is made.
[ترجمه گوگل]اگر قیمت فروش بیشتر از قیمت تمام شده باشد، سود حاصل می شود
[ترجمه ترگمان]اگر قیمت فروش بزرگ تر از قیمت هزینه باشد، آنگاه سود حاصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر قیمت فروش بزرگ تر از قیمت هزینه باشد، آنگاه سود حاصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Its cost price per widget is $ and inventory carrying costs are 20 percent of average inventory level.
[ترجمه گوگل]قیمت تمام شده آن برای هر ویجت دلار است و هزینه های حمل موجودی 20 درصد میانگین سطح موجودی است
[ترجمه ترگمان]قیمت تمام شده آن به ازای هر ویجت، ۲۰ درصد از میانگین تراز موجودی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قیمت تمام شده آن به ازای هر ویجت، ۲۰ درصد از میانگین تراز موجودی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Lucky he'd got it cost price, slightly soiled, after the shoot.
[ترجمه گوگل]خوش شانس بود که پس از فیلمبرداری، قیمت آن را به دست آورد، کمی کثیف شده بود
[ترجمه ترگمان]شانس اورده بود که قیمت آن را کمی چرک کرده بود، کمی چرک کرده بود، بعد از تیراندازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شانس اورده بود که قیمت آن را کمی چرک کرده بود، کمی چرک کرده بود، بعد از تیراندازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They will retail at cost price, plus £5 which goes to the charity.
[ترجمه گوگل]آنها با قیمت تمام شده، به اضافه 5 پوند که به خیریه می رسد، خرده فروشی خواهند شد
[ترجمه ترگمان]آن ها در قیمت هزینه خرده فروشی خواهند کرد، به اضافه ۵ پوند که به موسسه خیریه می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها در قیمت هزینه خرده فروشی خواهند کرد، به اضافه ۵ پوند که به موسسه خیریه می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. So circuitous, a cost price 26 yuan book, save after all how many money to leave?
[ترجمه گوگل]بنابراین مدار، قیمت تمام شده کتاب 26 یوان، پس از همه چقدر پول را ترک کنید؟
[ترجمه ترگمان]بنابراین، قیمت غیر مستقیم، قیمت هزینه ای برابر با ۲۶ یوان است، پس از این که چه مقدار از پول باید باقی بماند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، قیمت غیر مستقیم، قیمت هزینه ای برابر با ۲۶ یوان است، پس از این که چه مقدار از پول باید باقی بماند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The cost price of bidding should be the specific cost of the corporation.
[ترجمه گوگل]قیمت تمام شده مناقصه باید هزینه خاص شرکت باشد
[ترجمه ترگمان]قیمت هزینه دهی باید هزینه خاص شرکت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قیمت هزینه دهی باید هزینه خاص شرکت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We offer these goods at cost price.
[ترجمه گوگل]ما این کالاها را با قیمت تمام شده عرضه می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما این کالاها را با قیمت تمام شده پیشنهاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما این کالاها را با قیمت تمام شده پیشنهاد می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Material and labor costs will be charged at cost price.
[ترجمه گوگل]هزینه مواد و نیروی کار به قیمت تمام شده محاسبه می شود
[ترجمه ترگمان]هزینه مواد و نیروی کار به قیمت هزینه متهم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزینه مواد و نیروی کار به قیمت هزینه متهم خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Want the money of cost price half only!
[ترجمه گوگل]فقط نصف قیمت تمام شده را می خواهید!
[ترجمه ترگمان]آیا پول فقط نصف قیمت است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا پول فقط نصف قیمت است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. To tell you the truth It's almost at cost price.
[ترجمه گوگل]راستش را بگویم تقریباً به قیمت تمام شده است
[ترجمه ترگمان]برای اینکه حقیقت را بگویم، قیمت تقریبا به قیمت تمام شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای اینکه حقیقت را بگویم، قیمت تقریبا به قیمت تمام شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. That's almost cost price. But since you are my first customer today. I accept your price.
[ترجمه گوگل]این تقریباً قیمت تمام شده است اما چون امروز اولین مشتری من هستید قیمت شما را قبول دارم
[ترجمه ترگمان]این تقریبا قیمت تمام شده اما چون امروز اولین مشتری من هستی من قیمت شما را می پذیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این تقریبا قیمت تمام شده اما چون امروز اولین مشتری من هستی من قیمت شما را می پذیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The ~ between selling price and cost price is 3 to
[ترجمه گوگل]~ بین قیمت فروش و قیمت تمام شده 3 تا است
[ترجمه ترگمان]بین قیمت فروش و قیمت تمام شده ۳ تا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بین قیمت فروش و قیمت تمام شده ۳ تا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید