1. This forced the cost of living up considerably.
[ترجمه گوگل]این امر هزینه های زندگی را به میزان قابل توجهی افزایش داد
[ترجمه ترگمان]این کار هزینه زندگی را به طور قابل ملاحظه ای کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The cost of living is soaring.
[ترجمه گوگل]هزینه های زندگی در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]هزینه زندگی در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The cost of living in the city is more expensive, but salaries are supposed to be correspondingly higher.
[ترجمه گوگل]هزینه زندگی در شهر گران تر است، اما قرار است حقوق ها به نسبت بالاتر باشد
[ترجمه ترگمان]هزینه زندگی در شهر گران تر است، اما انتظار می رود حقوق ها هم بیشتر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The cost of living is becoming unbearable for retired people in our part of the world .
[ترجمه گوگل]هزینه زندگی برای افراد بازنشسته در منطقه ما در حال تبدیل شدن به غیرقابل تحمل است
[ترجمه ترگمان]هزینه زندگی برای افراد بازنشسته در بخش ما غیرقابل تحمل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. After going up for six months, the cost of living leveled off in September.
[ترجمه گوگل]پس از شش ماه افزایش، هزینه های زندگی در سپتامبر کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]بعد از شش ماه، هزینه زندگی در ماه سپتامبر کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The high cost of living in London is eating into my savings.
[ترجمه گوگل]هزینه های بالای زندگی در لندن به پس انداز من می خورد
[ترجمه ترگمان]هزینه بالای زندگی در لندن به savings من می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The government has released new statistics on the cost of living.
[ترجمه گوگل]دولت آمار جدیدی از هزینه های زندگی منتشر کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت آمار جدیدی را در رابطه با هزینه زندگی منتشر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The cost of living has risen sharply.
[ترجمه گوگل]هزینه های زندگی به شدت افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]هزینه زندگی به شدت بالا رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The cost of living seems set to drop for the third month in succession.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد هزینه های زندگی برای سومین ماه متوالی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد هزینه زندگی برای سومین ماه متوالی کاهش پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The fall in the cost of living is directly relevant to the drop in the prices of many industrial products and agricultural produce.
[ترجمه گوگل]کاهش هزینه های زندگی مستقیماً با کاهش قیمت بسیاری از محصولات صنعتی و محصولات کشاورزی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]کاهش هزینه زندگی به طور مستقیم مربوط به کاهش قیمت بسیاری از محصولات صنعتی و محصولات کشاورزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The cost of living is going up.
[ترجمه گوگل]هزینه های زندگی در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]هزینه زندگی بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The cost of living has risen sharply in the last year.
[ترجمه گوگل]هزینه زندگی در سال گذشته به شدت افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]هزینه زندگی در سال گذشته به شدت افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Housewives often holler about high cost of living.
[ترجمه گوگل]زنان خانه دار اغلب از هزینه های بالای زندگی غر می زنند
[ترجمه ترگمان]زنان خانه دار اغلب در مورد هزینه بالای زندگی صحبت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The cost of living is escalating in the country.
[ترجمه گوگل]هزینه های زندگی در کشور رو به افزایش است
[ترجمه ترگمان]هزینه زندگی در کشور در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The increase in interest rates will raise the cost of living.
[ترجمه گوگل]افزایش نرخ بهره هزینه های زندگی را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]افزایش نرخ بهره هزینه زندگی را افزایش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید