cost of capital

جمله های نمونه

1. The cost of capital is widely misunderstood.
[ترجمه گوگل]هزینه سرمایه به طور گسترده ای اشتباه گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]هزینه سرمایه به طور گسترده مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The high cost of capital has a crippling effect on many small American high-tech firms.
[ترجمه گوگل]هزینه بالای سرمایه تأثیر فلج کننده ای بر بسیاری از شرکت های کوچک آمریکایی با فناوری پیشرفته دارد
[ترجمه ترگمان]هزینه بالای سرمایه در بسیاری از شرکت های کوچک آمریکایی تاثیر فلج کننده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Stock Exchange thus reduces the cost of capital to companies.
[ترجمه گوگل]بنابراین بورس اوراق بهادار هزینه سرمایه شرکت ها را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه بورس سهام هزینه سرمایه را به شرکت ها کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But such taxes would also increase the cost of capital for those countries which could least afford it.
[ترجمه گوگل]اما چنین مالیات هایی هزینه سرمایه را برای کشورهایی که کمترین هزینه را دارند نیز افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]اما چنین مالیات هایی برای کشورهایی که کم ترین هزینه را دارند، هزینه سرمایه را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The marginal cost of capital is the discount rate that should be used in making capital budgeting decisions.
[ترجمه گوگل]هزینه نهایی سرمایه، نرخ تنزیلی است که باید در تصمیم گیری های بودجه بندی سرمایه ای استفاده شود
[ترجمه ترگمان]هزینه نهایی سرمایه نرخ تنزیل است که باید در تصمیم گیری بودجه بندی سرمایه مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The same general pattern holds for corporate cost of capital.
[ترجمه گوگل]همین الگوی کلی برای هزینه سرمایه شرکت نیز صادق است
[ترجمه ترگمان]الگوی عمومی مشابهی برای هزینه شرکتی سرمایه در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. International differences in the cost of capital are determined in the same way, generally through the mechanism of currency risk.
[ترجمه گوگل]تفاوت‌های بین‌المللی در هزینه سرمایه به همین ترتیب، عموماً از طریق مکانیسم ریسک ارز تعیین می‌شود
[ترجمه ترگمان]تفاوت های بین المللی در هزینه سرمایه به طور کلی از طریق مکانیسم خطر ارزی تعیین می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Does the cost of capital for firms vary between countries, and if so why?
[ترجمه گوگل]آیا هزینه سرمایه برای شرکت ها بین کشورها متفاوت است و اگر چنین است چرا؟
[ترجمه ترگمان]آیا هزینه سرمایه برای شرکت ها بین کشورها متغیر است، و اگر به همین دلیل است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Both are becoming more conscious of the cost of capital and the need to use finance profitably.
[ترجمه گوگل]هر دو نسبت به هزینه سرمایه و نیاز به استفاده سودآور از منابع مالی آگاه تر می شوند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها نسبت به هزینه سرمایه و نیاز به استفاده از منابع مالی سودآور، آگاه تر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although the operational framework may differ, the opportunity cost of capital is equally relevant to investment decisions in the public sector.
[ترجمه گوگل]اگرچه چارچوب عملیاتی ممکن است متفاوت باشد، هزینه فرصت سرمایه به همان اندازه با تصمیمات سرمایه گذاری در بخش دولتی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]اگرچه چارچوب عملیاتی ممکن است متفاوت باشد، هزینه فرصت سرمایه به همان اندازه مربوط به تصمیمات سرمایه گذاری در بخش دولتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The average cost of capital is primarily of interest in capital structure management.
[ترجمه گوگل]میانگین هزینه سرمایه در درجه اول مربوط به مدیریت ساختار سرمایه است
[ترجمه ترگمان]میانگین هزینه سرمایه در درجه اول مورد توجه در مدیریت ساختار سرمایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The oil company's normal cost of capital is 10 percent.
[ترجمه گوگل]هزینه عادی سرمایه شرکت نفت 10 درصد است
[ترجمه ترگمان]هزینه نرمال شرکت نفت ۱۰ درصد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The argument that the average cost of capital is ludicrously low is also no longer true.
[ترجمه گوگل]این استدلال که میانگین هزینه سرمایه به طرز مضحکی پایین است نیز دیگر درست نیست
[ترجمه ترگمان]این استدلال که میانگین هزینه سرمایه بسیار پایین است، دیگر درست نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ensure cost of capital is recovered by and allocating costs into relevant service rates.
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که هزینه سرمایه با تخصیص هزینه ها به نرخ های خدمات مربوطه بازیابی می شود
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که هزینه سرمایه ازطریق تخصیص و تخصیص هزینه ها به نرخ های خدمات مربوطه تامین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Cost of capital is the investor's required rate of return, it's a very important concept in the modern financial theory.
[ترجمه گوگل]هزینه سرمایه نرخ بازده مورد نیاز سرمایه گذار است، این یک مفهوم بسیار مهم در تئوری مالی مدرن است
[ترجمه ترگمان]هزینه سرمایه، نرخ مورد نیاز سرمایه گذار است، این یک مفهوم بسیار مهم در نظریه مالی مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] هزینه تامین مالی

انگلیسی به انگلیسی

• cost of raising money, money paid in order to maintain methods of income

پیشنهاد کاربران

هزینه تامین مالی
هزینه تامین سرمایه
هزینه سرمایه

بپرس