به معنی کاهش هزینه ها یا صرفه جویی در هزینه ها است.
این عبارت معمولاً در زمینه های اقتصادی و مالی به کار می رود و به اقداماتی اشاره دارد که هدف آن کاهش هزینه های عملیاتی یا تولیدی یک سازمان یا شرکت است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
The company implemented a series of cost - cutting measures to improve its financial performance.
( شرکت مجموعه ای از اقدامات صرفه جویی در هزینه را برای بهبود عملکرد مالی خود اجرا کرد. )
To stay competitive in the market, many businesses are focusing on cost cutting without compromising quality.
( برای رقابتی ماندن در بازار، بسیاری از کسب وکارها بر روی کاهش هزینه ها بدون قربانی کردن کیفیت تمرکز می کنند. )
After reviewing the budget, the management team decided that cost cutting was necessary to avoid layoffs.
( پس از بررسی بودجه، تیم مدیریت تصمیم گرفت که کاهش هزینه ها برای جلوگیری از اخراج کارکنان ضروری است. )
این عبارت معمولاً در زمینه های اقتصادی و مالی به کار می رود و به اقداماتی اشاره دارد که هدف آن کاهش هزینه های عملیاتی یا تولیدی یک سازمان یا شرکت است.
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
( شرکت مجموعه ای از اقدامات صرفه جویی در هزینه را برای بهبود عملکرد مالی خود اجرا کرد. )
( برای رقابتی ماندن در بازار، بسیاری از کسب وکارها بر روی کاهش هزینه ها بدون قربانی کردن کیفیت تمرکز می کنند. )
( پس از بررسی بودجه، تیم مدیریت تصمیم گرفت که کاهش هزینه ها برای جلوگیری از اخراج کارکنان ضروری است. )
هزینه کاه
کاهنده هزینه
Compound adj
E. g. Sharply lower profit has led the company to begin an aggressive cost - cutting plan
کاهش هزینه ها
تخفیف هزینه