cosmography

/kɑːzˈmɑːɡrəfiː//kɒzˈmɒɡrəfɪ/

معنی: گیتی شناسی، شرح جهان، شرح گیتی
معانی دیگر: (شرح کلی عالم) کیهان نمایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: cosmographies
مشتقات: cosmographic (adj.), cosmographically (adv.), cosmographer (n.)
• : تعریف: the science, or a particular description, of the physical arrangement of the universe and the earth.

- Geography and astronomy are parts of cosmography.
[ترجمه گوگل] جغرافیا و نجوم بخشی از کیهان شناسی هستند
[ترجمه ترگمان] جغرافیا و نجوم بخش هایی از cosmography هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. This exercise in cosmography, in discovering entirely new structures in the universe, struck me as one of the most exciting things happening in science, and it led me to my present career.
[ترجمه گوگل]این تمرین در کیهان‌شناسی، در کشف ساختارهای کاملاً جدید در جهان، به عنوان یکی از هیجان‌انگیزترین چیزهایی که در علم اتفاق می‌افتد، به نظرم رسید و من را به حرفه فعلی‌ام سوق داد
[ترجمه ترگمان]این ورزش در کیهان شناسی، با کشف ساختارهای کاملا جدید در جهان، مرا به عنوان یکی از هیجان انگیزترین اتفاقاتی که در علم رخ می دهد، کشاند و آن مرا به سمت شغل فعلی خود هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It has been widely used in the fields of cosmography physics, geophysical studies, biomedical research and nuclear physics.
[ترجمه گوگل]به طور گسترده ای در زمینه های فیزیک کیهان شناسی، مطالعات ژئوفیزیک، تحقیقات زیست پزشکی و فیزیک هسته ای استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]این رشته به طور گسترده در زمینه های فیزیک cosmography، مطالعات ژئوفیزیکی، تحقیقات پزشکی و فیزیک هسته ای مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Then, in 150 the young geographer Martin Waldseemuller published a new Latin edition of Ptolemy's Cosmography .
[ترجمه گوگل]سپس، در سال 150، جغرافیدان جوان مارتین والدزیمولر، نسخه لاتین جدیدی از کیهان شناسی بطلمیوس را منتشر کرد
[ترجمه ترگمان]سپس در سال ۱۵۰ the جوان، مارتین Waldseemuller، یک نسخه جدید لاتینی از Cosmography بطلمیوس را منتشر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. EVER SINCE the law of Copernicus was discovered and proved, the mere recognition that not the sun, but the earth moves, has destroyed the whole cosmography of the ancients.
[ترجمه گوگل]از زمانی که قانون کوپرنیک کشف و اثبات شد، صرف تشخیص اینکه نه خورشید، بلکه زمین حرکت می کند، کل کیهان شناسی پیشینیان را از بین برده است
[ترجمه ترگمان]از زمانی که قانون کوپرنیک کشف شد و ثابت شد، تنها به رسمیت شناختن این که خورشید نیست، بلکه زمین حرکت می کند، تمام کیهان شناسی پیشینیان را نابود کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Philosophy is a human study, and is human sociology and cosmography.
[ترجمه گوگل]فلسفه یک مطالعه انسانی است و جامعه شناسی و کیهان شناسی انسانی است
[ترجمه ترگمان]فلسفه یک مطالعه انسانی است و جامعه شناسی و cosmography انسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گیتی شناسی (اسم)
cosmography

شرح جهان (اسم)
cosmography

شرح گیتی (اسم)
cosmography

تخصصی

[ریاضیات] شرح جهان، کیهان نگاری

انگلیسی به انگلیسی

• study of universe or world; representation of the main features of the universe; science that describes the general features of the universe

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : cosmos / cosmogony / cosmography / cosmology / cosmologist
✅️ صفت ( adjective ) : cosmic / cosmological
✅️ قید ( adverb ) : cosmically / cosmologically
کیهان نگاری

بپرس