cosh

/kɒʃ//kɒʃ/

معنی: دوستانه، شنگول، گرم و نرم و راحت
معانی دیگر: (انگلیس - خودمانی)، چماق، باتون، اسکاتلند شنگول

جمله های نمونه

1. Everybody's under the cosh financially these days.
[ترجمه گوگل]این روزها همه از نظر مالی تحت فشار هستند
[ترجمه ترگمان]این روزها همه زیر the شنگول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was still turning when the cosh struck him behind the ear.
[ترجمه گوگل]هنوز در حال چرخش بود که ضربه به پشت گوشش زد
[ترجمه ترگمان]هنوز داشت می چرخید که شنگول به گوشش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cosh: a weighted weapon similar to a blackjack.
[ترجمه گوگل]Cosh: یک سلاح سنگین شبیه به بلک جک
[ترجمه ترگمان]cosh: یک سلاح وزن دار شبیه به یک بلک جک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In this paper, transformation of astigmatic Hermite cosh Gaussian beams through an optical symmetrizing system is studied.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تبدیل پرتوهای آستیگماتیک هرمیت کوش گاوسی از طریق یک سیستم متقارن نوری مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، تبدیل تیر Gaussian Hermite cosh cosh از طریق یک سیستم symmetrizing نوری مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was struck on the head by a cosh.
[ترجمه گوگل]ضربه ای به سرش خورد
[ترجمه ترگمان]با شنگول به سرش ضربه زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Design purposes, well pattern and oil drainage in the combustion override split production horizontal well (COSH) process are introduced briefly.
[ترجمه گوگل]اهداف طراحی، الگوی چاه و زهکشی روغن در فرآیند چاه افقی تولید تقسیم شده احتراق (COSH) به طور خلاصه معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]اهداف طراحی، الگوی چاه و زه کشی روغن در فرآیند تجزیه و تجزیه و تقسیم قدرت افقی (COSH)به طور خلاصه معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pressing roll, cosh pressing roll or EUTAC system are used in heating section.
[ترجمه گوگل]در قسمت گرمایش از رول پرس، رول پرس کوش یا سیستم EUTAC استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]با فشار دادن roll، cosh فشار فشرده یا سیستم EUTAC در بخش گرمایش استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In nature, cosh(z) is the equation for the shape of a hanging rope connected at two ends, known as a catenary.
[ترجمه گوگل]در طبیعت، cosh(z) معادله شکل یک طناب آویزان است که در دو سر متصل شده است، که به عنوان کاتناری شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]در طبیعت، cosh (z)معادله ای است که به شکل یک طناب آویزان در دو سر متصل می شود که به عنوان catenary شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Java 5 adds all three: Math. cosh(), Math. sinh(), and Math. tanh().
[ترجمه گوگل]جاوا 5 هر سه را اضافه می کند: ریاضی cosh()، ریاضی sinh () و ریاضی tanh()
[ترجمه ترگمان]جاوا ۵ هر سه را اضافه می کند: ریاضی cosh ()، ریاضی sinh ()و ریاضی tanh ()
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sinh, cosh, and tanh functions also all appear in various calculations in special and general relativity.
[ترجمه گوگل]توابع sinh، cosh و tanh همگی در محاسبات مختلف در نسبیت خاص و عام ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]توابع sinh، cosh و tanh همگی در محاسبات مختلفی در نسبیت خاص و عمومی ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Guided by the sound, Dunn moved in and whacked him on the head with a spring-loaded cosh.
[ترجمه گوگل]با هدایت صدا، دان وارد خانه شد و با کمک فنر بر سر او ضربه زد
[ترجمه ترگمان]دان با راهنمایی این صدا به داخل رفت و با a بار به سر او ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Millwall brick, for example, was a newspaper folded again and again and squashed together to form a cosh.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، آجر میلوال روزنامه ای بود که بارها و بارها تا می شد و به هم کوبیده می شد تا یک کاسه را تشکیل دهد
[ترجمه ترگمان]برای مثال آجر فرش شده یک روزنامه بود که بارها و بارها تا شده بود و له شد تا a را شکل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this article, I focus on the more purely mathematical functions provided, such as log10 and cosh.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، من بر روی توابع صرفا ریاضی ارائه شده، مانند log10 و cosh تمرکز می کنم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، من بر روی کاره ای صرفا ریاضی ارایه شده، مانند log۱۰ و cosh تمرکز می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With China’s Tibetan Buddhists considered to be under the cosh, denied access to their spiritual head, those in India feel a special burden to preserve the religion’s traditions.
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه بودایی‌های تبتی چین تحت پوشش قرار دارند، از دسترسی به سر روحانی‌شان محروم هستند، کسانی که در هند هستند برای حفظ سنت‌های دین بار خاصی را احساس می‌کنند
[ترجمه ترگمان]با این که بودایی ها در مورد تبتی در نظر گرفته می شوند، دسترسی به سر روحانی شان را انکار کرده اند، آن هایی که در هند مسئولیت ویژه ای برای حفظ سنت مذهب دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوستانه (صفت)
quiet, friendly, amicable, fraternal, cosh, sociable, blithe, matey

شنگول (صفت)
cosh, sprightly, sappy, frisky, mirthful

گرم و نرم و راحت (صفت)
cosh

انگلیسی به انگلیسی

• club, sturdy stick (used as a weapon)
hit with a cosh (club)
a cosh is a weapon that is used to hit people with. it is a short piece of thick rubber or metal.
to cosh someone means to hit them hard on the head with a cosh or some other blunt weapon.

پیشنهاد کاربران

بپرس