corvette

/kɔːrˈvet//kɔːˈvet/

معنی: غراب، رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
معانی دیگر: (در گذشته) کشتی جنگی بادبانی (که از فریگت کوچکتر بوده و یک ردیف توپ داشت)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small, swift, lightly armed ship, used esp. as an escort.

(2) تعریف: an obsolete sailing vessel that was smaller than a frigate and usu. armed with one row of guns.

جمله های نمونه

1. She still drives her trusty black Corvette.
[ترجمه گوگل]او هنوز هم با کوروت مشکی مطمئن خود رانندگی می کند
[ترجمه ترگمان]با این وجود او هنوز اتومبیل ضد کور کننده خود را می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Still, the Corvette has one of the most loyal followings in the car world.
[ترجمه گوگل]با این حال، کوروت یکی از وفادارترین طرفداران دنیای خودرو را دارد
[ترجمه ترگمان]کور وت، یکی از the followings است که در جهان اتوموبیل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Imagine tossing the keys to a 300-horsepower rented Corvette to a seventeen-year-old boy who likes race cars.
[ترجمه گوگل]تصور کنید کلیدهای یک کوروت 300 اسب بخاری را به پسری هفده ساله که به ماشین های مسابقه ای علاقه دارد پرتاب کنید
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که کلیدهای یک Corvette اجاره ای ۳۰۰ اسب بخار را به پسری ۱۷ ساله می اندازد که ماشین های مسابقه را دوست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The new Corvette is only 2 inches longer than its predecessor.
[ترجمه گوگل]کوروت جدید تنها 2 اینچ طولانی تر از مدل قبلی خود است
[ترجمه ترگمان]The جدید تنها ۲ اینچ بیشتر از predecessor است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We knocked about in a new Corvette.
[ترجمه گوگل]با یک کوروت جدید برخورد کردیم
[ترجمه ترگمان] یه ماشین کور کننده جدید پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An earlier POW returnee was given a new Corvette by a Denver dealer and totaled it the next month.
[ترجمه گوگل]فروشنده ای در دنور به یکی از اسرای جنگی بازگشته یک کوروت جدید داده شد و ماه بعد آن را جمع آوری کرد
[ترجمه ترگمان]یک Corvette جدید به نام a در ماه آینده یک Corvette جدید تحویل داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lucy's distress call was heard by the corvette.
[ترجمه گوگل]صدای پریشان لوسی توسط کوروت شنیده شد
[ترجمه ترگمان]تماس نگرانی لوسی توسط the شنیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Corvette: Fast naval vessel smaller than a frigate.
[ترجمه گوگل]کوروت: کشتی نیروی دریایی سریع کوچکتر از یک ناوچه
[ترجمه ترگمان]Corvette: سفینه دریایی سریع کوچک تر از یک ناو جنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Corvette, veganism is not the only solution.
[ترجمه گوگل]کوروت، گیاهخواری تنها راه حل نیست
[ترجمه ترگمان]کور وت، veganism تنها راه حل نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Built by the Corellian Engineering Corporation, the Corellian corvette CR90 is a mid-sized vessel which can function as a troop carrier, light escort vessel, cargo transport, or passenger liner.
[ترجمه گوگل]Corellian Corvette CR90 ساخته شده توسط Corellian Engineering Corporation، یک کشتی با اندازه متوسط ​​است که می تواند به عنوان یک کشتی حامل نیرو، کشتی اسکورت سبک، حمل و نقل بار یا مسافر عمل کند
[ترجمه ترگمان]خودروی Corellian corvette CR۹۰ که توسط شرکت مهندسی Corellian ساخته شده است، یک سفینه فضایی است که می تواند به عنوان یک حامل نیرو، کشتی اسکورت روشن، حمل و نقل کالا، یا خطوط مسافربری مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The corvette must now, I think, be on her way to Fcamp, must she not?
[ترجمه گوگل]فکر می کنم کوروت اکنون باید در راه Fcamp باشد، نه؟
[ترجمه ترگمان]به نظر من، The باید در راه رفتن به Fcamp باشد، مگر نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Ford Mustang and Chevrolet Corvette have managed to retain their essential characters over decades.
[ترجمه گوگل]فورد موستانگ و شورولت کوروت توانسته اند شخصیت های اصلی خود را در طول دهه ها حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]موستانگ فورد و شورلت کور Corvette توانسته اند شخصیت های اصلی خود را بیش از چند دهه حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jay Cutler, bodybuilder and three-time Mr. Olympia: Corvette, Hummers, Mercedes-Benzes, assorted BMWs.
[ترجمه گوگل]جی کاتلر، بدنساز و سه بار آقای المپیا: کوروت، هامر، مرسدس بنز، بی ام و های مختلف
[ترجمه ترگمان] جی Cutler، bodybuilder و سه بار آقای \"Olympia\"، \"Corvette\"، \"Benzes\"، \"مرسدس\"، \"مرسدس\"، \"Mercedes\"، \"BMWs\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The redesign is the most thorough ever for a Corvette, with nearly every part of the two-seat coupe rethought and re-engineered.
[ترجمه گوگل]بازطراحی کامل ترین تا به حال برای یک کوروت است، با تقریباً تمام قسمت های کوپه دو صندلی بازنگری و مهندسی مجدد شده است
[ترجمه ترگمان]طراحی مجدد کامل ترین روش برای یک Corvette است و تقریبا هر بخشی از این ماشین دارای بار تجدید شده و دوباره مهندسی مجدد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The new version represents just the fifth major remake of the Corvette in its 44-year history.
[ترجمه گوگل]نسخه جدید تنها پنجمین بازسازی بزرگ کوروت در تاریخ 44 ساله آن است
[ترجمه ترگمان]نسخه جدید، تنها پنجمین بازسازی بزرگ the در تاریخ ۴۴ ساله خود را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غراب (اسم)
crow, raven, rook, corvette

رزم ناوی که یک ردیف توپ دارد (اسم)
corvette

انگلیسی به انگلیسی

• light warship, corvet

پیشنهاد کاربران

رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
✔️ ناوچه سبک ( نوعی کشتی جنگی کوچک )
✔️ رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
💠 Iran Navy receives two new Shahid Soleimani class corvettes
. . . According to a tweet published by نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران on February 19, 2024, the Islamic Revolutionary Guard Corps Navy ( IRGC - N ) has announced the addition of two Shahid Soleimani class corvettes, bringing its total fleet count of this class to three.
...
[مشاهده متن کامل]

While the Shahid Hasan Bagheri is pending radar installation, the Shahid Sayyad Shirazi has been outfitted with a sophisticated radar system previously deployed on the Mowj class frigate Sahand.

1 -
a brand name for a type of sports car ( = a fast, low car ) made by Chevrolet
نام تجاری برای یک نوع خودرو اسپرت ( = خودروی سریع و کم ارتفاع ) ساخته شده توسط شورلت
2 -
a small warship ( = a ship with guns, used for fighting )
...
[مشاهده متن کامل]

ناوچه سبک یا گَشت ناو یک کشتی جنگی کوچک، با قابلیت مانور بالا و آتشبار سبک است، از ناوچه کوچکتر و از قایق گشت ساحلی بزرگتر است.

corvettecorvette
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/corvette?q=Corvette
corvette ( علوم نظامی )
واژه مصوب: گشت ناو
تعریف: نوعی کشتی جنگی کوچک مجهز به سلاح های سبک که توان جولاندهی آن بسیار زیاد است و از پاس ناو کوچک تر و از ناوچۀ گشتی بزرگ تر است
نوعی از ماشین های تولیدی شورلت
رزم ناو

بپرس