corticosteroid

/ˌkɔːrtɪkoˈsteˈrɔɪd//ˌkɔːtɪkoˈsteˈrɔɪd/

(تنکردشناسی) کورتیکواستروئید (انواع هورمون ها که توسط غدد فوق کلیوی ترشح می شود)

جمله های نمونه

1. Corticosteroids, if used for a prolonged period, can cause a type of dependency.
[ترجمه گوگل]کورتیکواستروئیدها، اگر برای مدت طولانی استفاده شوند، می توانند نوعی وابستگی ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]corticosteroids، اگر برای مدت طولانی استفاده شود، می تواند منجر به نوعی وابستگی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Corticosteroid drugs are the most effective and widely used treatment for acute relapse of ulcerative colitis.
[ترجمه گوگل]داروهای کورتیکواستروئیدی موثرترین و پرکاربردترین درمان برای عود حاد کولیت اولسراتیو هستند
[ترجمه ترگمان]داروهای corticosteroid موثرترین و پرکاربردترین درمان برای بازگشت حاد of colitis هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Unlike previous studies comparing elemental diet with corticosteroids, in this trial we have stratified patients according to nutritional state before randomisation.
[ترجمه گوگل]برخلاف مطالعات قبلی که رژیم غذایی عنصری را با کورتیکواستروئیدها مقایسه می‌کردند، در این کارآزمایی ما بیماران را بر اساس وضعیت تغذیه قبل از تصادفی‌سازی طبقه‌بندی کردیم
[ترجمه ترگمان]برخلاف مطالعات قبلی که رژیم غذایی اصلی را با corticosteroids مقایسه کردیم، در این آزمایش ما بیماران لایه لایه را با توجه به وضعیت تغذیه قبل از randomisation داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. While corticosteroids have an adverse effect on bone mass, this may be partly counterbalanced by improvement in the inflammatory bowel disease.
[ترجمه گوگل]در حالی که کورتیکواستروئیدها اثر نامطلوبی بر توده استخوانی دارند، این ممکن است تا حدی با بهبود بیماری التهابی روده خنثی شود
[ترجمه ترگمان]در حالی که corticosteroids تاثیر زیان آور بر جرم استخوان دارند، این ممکن است تا حدی با بهبود در بیماری روده ملتهب جبران شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. New corticosteroid compounds with high topical and little systemic activity seem to offer great benefit to inflammatory bowel disease patients.
[ترجمه گوگل]ترکیبات کورتیکواستروئیدی جدید با فعالیت موضعی بالا و کم فعالیت سیستمیک به نظر می رسد برای بیماران مبتلا به بیماری التهابی روده مفید باشد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که ترکیبات corticosteroid جدید دارای فعالیت سیستمیک با موضعی بالا و کوچک به نظر می رسد که به بیماران مبتلا به بیماری روده کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The role of alternate day corticosteroids among children who experience chronic or frequently relapsing symptoms, however, deserves further study.
[ترجمه گوگل]نقش کورتیکواستروئیدهای روز جایگزین در میان کودکانی که علائم مزمن یا مکرر عود کننده را تجربه می کنند، شایسته مطالعه بیشتر است
[ترجمه ترگمان]با این حال، نقش یک روز متناوب در میان کودکانی که symptoms مزمن یا مکرر را تجربه می کنند، سزاوار مطالعه بیشتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The drug – a corticosteroid called betamethasone – is given to women at risk of premature delivery to hasten the development of their baby's lungs.
[ترجمه گوگل]این دارو – کورتیکواستروئیدی به نام بتامتازون – به زنانی که در معرض خطر زایمان زودرس هستند داده می‌شود تا رشد ریه‌های نوزادشان را تسریع بخشد
[ترجمه ترگمان]این دارو - دارویی به نام betamethasone - به زنان در معرض خطر زایمان زودرس برای تسریع رشد ریه ها قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Formoterol and Corticosteroid Establishing Therapy study compared the effects of a 4-fold increase in the budesonide dose with and without formoterol.
[ترجمه گوگل]مطالعه درمان ایجادکننده فورموترول و کورتیکواستروئید، اثرات افزایش 4 برابری دوز بودزوناید را با و بدون فورموترول مقایسه کرد
[ترجمه ترگمان]Formoterol و corticosteroid تعیین درمان درمانی، اثرات یک افزایش ۴ برابر در دز budesonide را با و بدون formoterol مقایسه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This dose of corticosteroid will dramatically reduce the earlier causes of narrowing: swelling of ear tissues and reduce ceruminous gland hyperplasia.
[ترجمه گوگل]این دوز کورتیکواستروئید به طور چشمگیری علل اولیه باریک شدن را کاهش می دهد: تورم بافت گوش و کاهش هیپرپلازی غدد سرومینوس
[ترجمه ترگمان]این دز of به طور قابل توجهی علل محدود کردن را کاهش می دهد: تورم بافت های شنوایی و کاهش hyperplasia غده ceruminous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Fluocinolone is a synthetic corticosteroid and is used to decrease inflammation in the skin.
[ترجمه گوگل]فلوسینولون یک کورتیکواستروئید مصنوعی است و برای کاهش التهاب در پوست استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Fluocinolone یک corticosteroid مصنوعی است و برای کاهش التهاب در پوست مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion We treated corticosteroid - dependent dermatitis by heparin sodium cream with satisfied effect.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ما درماتیت وابسته به کورتیکواستروئید را با کرم هپارین سدیم با اثر رضایت بخشی درمان کردیم
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ما dermatitis وابسته به corticosteroid را با cream سدیم heparin با اثر ارضا کننده درمان کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The mechanism of corticosteroid - induced ocular hypertension is increased aqueous outflow resistance.
[ترجمه گوگل]مکانیسم فشار خون چشمی ناشی از کورتیکواستروئید افزایش مقاومت در برابر خروج آب است
[ترجمه ترگمان]مکانیزم فشار خون سالم ناشی از corticosteroid باعث افزایش مقاومت در آب و باران می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our results showed that the onset age, initial corticosteroid dosage, total drugs for pemphigus treatment and complication rate are significantly different between PV and PF.
[ترجمه گوگل]نتایج ما نشان داد که سن شروع، دوز اولیه کورتیکواستروئید، کل داروهای درمان پمفیگوس و میزان عوارض به طور قابل توجهی بین PV و PF متفاوت است
[ترجمه ترگمان]نتایج ما نشان داد که سن آغاز، مقدار corticosteroid اولیه، کل داروها برای درمان pemphigus و نرخ پیچیدگی به طور قابل توجهی بین PV و پی اف تفاوت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Purpose:To evaluate the therapeutic effects of inhaling corticosteroid(budesonide) on acute severe asthma at plateaus.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات درمانی استنشاق کورتیکواستروئید (بودزونید) بر آسم شدید حاد در فلات
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثرات درمانی تنفس corticosteroid (budesonide)با آسم شدید شدید در فلات ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The two diseases have biological correlativity, such as corticosteroid - secreting rhythm disturbance, insulin resistance and so on.
[ترجمه گوگل]این دو بیماری دارای همبستگی بیولوژیکی هستند، مانند کورتیکواستروئید - اختلال در ریتم ترشح، مقاومت به انسولین و غیره
[ترجمه ترگمان]این دو بیماری دارای correlativity زیستی مانند اختلال ضربان قلب، مقاومت انسولین و غیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of steroid (chemistry)

پیشنهاد کاربران

کورتیکواستروئید: ( اسم ) 1. هر هورمون استروئیدی که توسط قشر غدد فوق کلیوی تولید می شود 2. دارویی که التهاب را کاهش می دهد و در آسم، بیماری های گوارشی و نارسایی قشر فوق کلیوی استفاده می شود.
هورمونی که توسط غدد فوق کلیوی و در پاسخ به استرس ترشح میشود

بپرس