1. Of course, another group of cortical neurons become active at that point.
[ترجمه گوگل]البته گروه دیگری از نورون های قشر مغز در آن نقطه فعال می شوند
[ترجمه ترگمان]البته، یک گروه دیگر از نورون های قشری در آن نقطه فعال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]البته، یک گروه دیگر از نورون های قشری در آن نقطه فعال می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Some cortical neurons prefer horizontal white lines; others respond best to vertical ones.
[ترجمه گوگل]برخی از نورون های قشری خطوط سفید افقی را ترجیح می دهند دیگران بهترین پاسخ را به موارد عمودی می دهند
[ترجمه ترگمان]برخی از نورون های قشری خطوط سفید افقی را ترجیح می دهند؛ دیگران به بهترین حالت واکنش نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از نورون های قشری خطوط سفید افقی را ترجیح می دهند؛ دیگران به بهترین حالت واکنش نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Still other cortical neurons seem to like edges, such as a sky-sea boundary.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که سایر نورون های قشری لبه هایی مانند مرز آسمان و دریا را دوست دارند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که نورون های قشری دیگر شبیه لبه ها، مثل مرز میان دریا و دریا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که نورون های قشری دیگر شبیه لبه ها، مثل مرز میان دریا و دریا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The result was a network of 50,000 cortical points, each connected to its nearest neighbours by a line.
[ترجمه گوگل]نتیجه شبکه ای متشکل از 50000 نقطه قشری بود که هر کدام توسط یک خط به نزدیکترین همسایگان خود متصل می شدند
[ترجمه ترگمان]نتیجه، شبکه ای از ۵۰،۰۰۰ نقطه قشری بود که هر یک به نزدیک ترین همسایگان خود یک خط متصل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه، شبکه ای از ۵۰،۰۰۰ نقطه قشری بود که هر یک به نزدیک ترین همسایگان خود یک خط متصل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Cortical neurons are often silent-George often sees human temporal lobe neurons that respond at rates slower than once per second.
[ترجمه گوگل]نورون های قشری اغلب ساکت هستند - جورج اغلب نورون های لوب گیجگاهی انسان را می بیند که با سرعت کمتر از یک بار در ثانیه پاسخ می دهند
[ترجمه ترگمان]نورون های cortical اغلب خاموش هستند - جورج اغلب نورون های لوب گیجگاهی را می بیند که نسبت به هر ثانیه کندتر واکنش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نورون های cortical اغلب خاموش هستند - جورج اغلب نورون های لوب گیجگاهی را می بیند که نسبت به هر ثانیه کندتر واکنش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The level of activity in cortical cells varies, and their ability to excite other cells varies accordingly.
[ترجمه گوگل]سطح فعالیت در سلول های قشر مغز متفاوت است و توانایی آنها در تحریک سلول های دیگر بر این اساس متفاوت است
[ترجمه ترگمان]سطح فعالیت در سلول های غشایی تغییر می کند و توانایی آن ها برای تحریک سلول های دیگر بر این اساس متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سطح فعالیت در سلول های غشایی تغییر می کند و توانایی آن ها برای تحریک سلول های دیگر بر این اساس متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. An average cortical neuron has an axon with perhaps 000 side branches.
[ترجمه گوگل]یک نورون قشر متوسط دارای آکسونی با شاید 000 شاخه جانبی است
[ترجمه ترگمان]یک نورون در ناحیه قشری به طور متوسط یک آکسون با perhaps شاخه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک نورون در ناحیه قشری به طور متوسط یک آکسون با perhaps شاخه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. That system selects the cortical areas appropriate to the task at hand.
[ترجمه گوگل]آن سیستم نواحی قشری را متناسب با کار مورد نظر انتخاب می کند
[ترجمه ترگمان]این سیستم، نواحی قشری مناسب برای کار در دست را انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سیستم، نواحی قشری مناسب برای کار در دست را انتخاب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Its at the cortical level where that interaction between environment and emotions seems to occur.
[ترجمه گوگل]در سطح قشر مغز است که در آن به نظر می رسد تعامل بین محیط و احساسات رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]آن در سطحی cortical است که در آن تعامل بین محیط و احساسات رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن در سطحی cortical است که در آن تعامل بین محیط و احساسات رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The implications of differences in cortical organization go beyond our understanding of the cerebral cortex.
[ترجمه گوگل]پیامدهای تفاوت در سازمان قشر مغز فراتر از درک ما از قشر مغز است
[ترجمه ترگمان]مفاهیم تفاوت در یک سازمان قشری از درک ما از قشر مخ فراتر می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مفاهیم تفاوت در یک سازمان قشری از درک ما از قشر مخ فراتر می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The fourth-layer cortical neurons receiving that thalamic input send most of their outputs up to the second and third layers of cortex.
[ترجمه گوگل]نورون های قشر لایه چهارم که ورودی تالاموس را دریافت می کنند، بیشتر خروجی های خود را به لایه های دوم و سوم قشر می فرستند
[ترجمه ترگمان]نورون های layer fourth دریافت که ورودی thalamic اغلب خروجی های خود را به لایه های دوم و سوم قشر مغز ارسال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نورون های layer fourth دریافت که ورودی thalamic اغلب خروجی های خود را به لایه های دوم و سوم قشر مغز ارسال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Neurons discharging in the cortical motor strip cause focal movements of the contralateral extremities.
[ترجمه گوگل]نورون های تخلیه شده در نوار حرکتی قشر مغز باعث حرکات کانونی اندام های طرف مقابل می شوند
[ترجمه ترگمان]نورون های discharging در نوار موتور غشایی، موجب حرکات مرکزی of contralateral می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نورون های discharging در نوار موتور غشایی، موجب حرکات مرکزی of contralateral می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They increased their number of synapses per cortical neuron by 80 percent.
[ترجمه گوگل]آنها تعداد سیناپس های خود را در هر نورون قشر مغز 80 درصد افزایش دادند
[ترجمه ترگمان]تعداد their به ازای هر نورون غشایی تا ۸۰ درصد افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعداد their به ازای هر نورون غشایی تا ۸۰ درصد افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They are the most prolific source of cortical synapses in most areas of the cortex.
[ترجمه گوگل]آنها پرکارترین منبع سیناپس های قشر مغز در بیشتر نواحی قشر هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها the منبع prolific cortical در اغلب نواحی پوسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها the منبع prolific cortical در اغلب نواحی پوسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید