corruptness


فساد، رشوه خوارى، تباهى

جمله های نمونه

1. The Chinese Party has fine tradition opposing corruptness and encouraging incorruptness.
[ترجمه گوگل]حزب چین سنت خوبی در مخالفت با فساد و تشویق به فساد دارد
[ترجمه ترگمان]حزب چین سنت خوبی در مخالفت با corruptness و تشویق incorruptness دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The article discussed the against corruptness and promoting integrity are consistent request the Party and government.
[ترجمه گوگل]در این مقاله به بحث در مورد مبارزه با فساد و ارتقای یکپارچگی، درخواست منسجم حزب و دولت پرداخته شد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله بحث بر علیه corruptness و ترویج تمامیت با درخواست حزب و دولت همخوانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Huck escapes from the hypocrisy and corruptness of civilization, Jim escapes to freedom.
[ترجمه گوگل]هاک از ریاکاری و فساد تمدن می گریزد، جیم به آزادی می گریزد
[ترجمه ترگمان]هاک از ریاکاری و corruptness تمدن دور می شود و جیم از ادی فرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Police Incompetence and Corruptness a World Wide Epidemic.
[ترجمه گوگل]بی کفایتی و فساد پلیس یک اپیدمی در سراسر جهان است
[ترجمه ترگمان]پلیس Incompetence و corruptness یک اپیدمی جهانی را کشف و ضبط کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The corruptness of our neighborhood and the oddities we were constantly faced with were healthy.
[ترجمه گوگل]فساد محله ما و اتفاقات عجیب و غریبی که مدام با آن مواجه بودیم سالم بود
[ترجمه ترگمان]The محله ما و the که پیوسته با آن مواجه شده بودیم سالم و سالم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because of its lightness, endurance to corruptness, high strength and the convenience in construction, CFRP is used widely in the area of reinforce.
[ترجمه گوگل]به دلیل سبکی، مقاومت در برابر فساد، استحکام بالا و راحتی در ساخت، CFRP به طور گسترده در زمینه تقویت استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]به دلیل سبکی، مقاومت بالا و راحتی در ساخت، CFRP به طور گسترده در منطقه تقویت استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dullness as reflected in the corruptness of government, social morals, education and even religion, is expertly exposed and satirized.
[ترجمه گوگل]کسالتی که در فساد حکومت، اخلاق اجتماعی، آموزش و حتی دین منعکس می شود، به طرز ماهرانه ای آشکار و به هجو می آید
[ترجمه ترگمان]dullness که در the دولت، اخلاقیات اجتماعی، آموزش و حتی مذهب منعکس شده است، به طور ماهرانه در معرض باد قرار می گیرد و مورد هجو قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Chinese Communist Party has fine tradition in opposing corruptness and encouraging incorruptness .
[ترجمه گوگل]حزب کمونیست چین سنت خوبی در مخالفت با فساد و تشویق به فساد دارد
[ترجمه ترگمان]حزب کمونیست چین سنت خوبی در مخالفت با corruptness و تشویق incorruptness دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is his serious intention to expose and criticize in his works all the poverty, injustice, hypocrisy and corruptness he sees all around him.
[ترجمه گوگل]قصد جدی او این است که تمام فقر، بی عدالتی، نفاق و فسادی را که در اطراف خود می بیند، در آثارش افشا و نقد کند
[ترجمه ترگمان]قصد جدی او در افشای و انتقاد از آثار او، فقر، بی عدالتی، ریاکاری و corruptness است که او در اطراف خود می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The academic evaluation is a value judgment, which positive effect can promote academic standardization and development, but which negative effect may lead to academic corruptness.
[ترجمه گوگل]ارزشیابی تحصیلی یک قضاوت ارزشی است که تأثیر مثبت آن می تواند استانداردسازی و پیشرفت تحصیلی را ارتقا دهد، اما تأثیر منفی آن ممکن است منجر به فساد تحصیلی شود
[ترجمه ترگمان]ارزیابی دانشگاهی یک قضاوت ارزش است، که تاثیر مثبت می تواند استانداردسازی و توسعه آکادمیک را ترویج کند، اما اثر منفی ممکن است منجر به corruptness آکادمیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• dishonesty, unscrupulousness, deception, decadence, immorality

پیشنهاد کاربران

بپرس