corrugated

/ˈkɔːrəˌɡet//ˈkɒrəɡeɪt/

معنی: راه راه، چین دار
معانی دیگر: چین دادن، موجدار کردن، راه راه کردن

جمله های نمونه

1. corrugated sheet
ورق آهن آجدار

2. The front wall is made of corrugated steel.
[ترجمه گوگل]دیوار جلویی از فولاد راه راه ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]دیوار جلویی از فولاد چین دار ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The building is roofed entirely with translucent corrugated plastic.
[ترجمه گوگل]سقف ساختمان به طور کامل با پلاستیک موجدار نیمه شفاف ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]ساختمان به طور کامل با پلاستیک چین دار پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sheets of corrugated iron are often used for temporary roofs and fences.
[ترجمه گوگل]ورق های آهن راه راه اغلب برای سقف های موقت و نرده ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]ورقه های آهن چین دار اغلب برای پشت بام های موقتی و حصارها مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. According the regulations the corrugated iron sheets lap 10 centimetres over each other.
[ترجمه گوگل]طبق مقررات، ورق های آهن راه راه 10 سانتی متر روی یکدیگر قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]طبق مقررات ورقه های آهن چین دار ۱۰ سانتی متر بالاتر از هم قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His brow corrugated with the effort of thinking.
[ترجمه گوگل]ابرویش با تلاش فکر کردن در هم پیچید
[ترجمه ترگمان]ابروهایش را درهم کشید و سعی کرد به فکر کردن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Micky's brow corrugated in a simian frown.
[ترجمه گوگل]ابروی میکی با اخم شبیه به هم موج می زد
[ترجمه ترگمان]پیشانی Micky با اخمی شبیه صورت simian
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She saw again the severed vessels, sticking like corrugated pipes through the clotted blood.
[ترجمه گوگل]او دوباره رگ های بریده شده را دید که مانند لوله های راه راه در میان خون لخته شده چسبیده بودند
[ترجمه ترگمان]او دوباره کشتی را دید که مثل لوله های corrugated از میان خون لخته خون بیرون زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Its simple architectural design features a blue corrugated metal exterior that changes shades and textures with the changing light of the day.
[ترجمه گوگل]طراحی ساده معماری آن دارای نمای بیرونی فلزی موجدار آبی است که با تغییر نور روز سایه ها و بافت ها را تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]طراحی معماری ساده آن یک نمای خارجی چین دار و چین دار است که با تغییر روشنایی روز، سایه ها و بافت ها را تغییر می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On the corrugated pewter there floated two boats.
[ترجمه گوگل]روی اسپند راه راه دو قایق شناور بودند
[ترجمه ترگمان]روی ورقه آهنی دو قایق در آن شناور بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A wall of corrugated iron lay before them, its length daubed with graffiti.
[ترجمه گوگل]دیواری از آهن راه راه در جلوی آنها قرار داشت که طول آن با گرافیتی پوشانده شده بود
[ترجمه ترگمان]دیواری از آهن کرکره پیش رویشان دراز کشیده بود و طول آن با نوشتن نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was made of corrugated metal and wooden beams and had scores of windows that could be broken but not shattered.
[ترجمه گوگل]از فلز راه راه و تیرهای چوبی ساخته شده بود و تعداد زیادی پنجره داشت که شکسته می شد اما شکسته نمی شد
[ترجمه ترگمان]از کرکره آهنی و تیره ای چوبی ساخته شده بود و ده ها پنجره داشت که ممکن بود شکسته باشد، اما خرد نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The walls were unbaked bricks, the roof corrugated sheets.
[ترجمه گوگل]دیوارها آجر پخته نشده بود، سقف ورق موجدار
[ترجمه ترگمان]دیوارها از آجر فرش شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Concrete was then poured into the corrugated surface formed by the decking.
[ترجمه گوگل]سپس بتن به سطح موجدار تشکیل شده توسط عرشه ریخته شد
[ترجمه ترگمان]سپس بتن به سطح چین دار که توسط دکینگ شکل گرفت، ریخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A couple of sheets of corrugated iron broke loose and fell on Mr pugh's head.
[ترجمه گوگل]چند ورقه آهن راه راه شکسته شد و روی سر آقای پوگ افتاد
[ترجمه ترگمان]دوتا ورق آهن کرکره آهنی لق شده و روی سر آقای pugh افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راه راه (صفت)
striped, stripy, brindle, corrugated, brindled, canaliculate, fasciated

چین دار (صفت)
corrugated, frizzy, folded, wrinkled, plicate, frizzly, rugose

تخصصی

[عمران و معماری] موجدار - کنگره ای - چیندار - شیاردار - ناصاف
[برق و الکترونیک] موج دار
[زمین شناسی] چیندار موجدار، کنگره ای، شیار دار، ناصاف

انگلیسی به انگلیسی

• creased, wrinkled, grooved; wavy
corrugated metal or cardboard has parallel folds in it to make it stronger.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Shaped into alternating ridges and grooves 🛠️
🔍 مترادف: Ridged
✅ مثال: The corrugated metal sheets provided extra strength to the roof.
دالبُر، موجدار، آجدار، شیاردار
دالبُر، موجدار، آجدار
کرکره ای
آجدار
موج دار، شیاردار

بپرس