corrugate

/ˈkɔːrəˌɡet//ˈkɒrəɡeɪt/

معنی: چین دادن، راه راه کردن، موج دار کردن
معانی دیگر: موجدار کردن یا شدن، شیاردار کردن یا شدن، زنبوری کردن یا شدن، آجدار کردن یا شدن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: corrugates, corrugating, corrugated
• : تعریف: to shape or bend or become shaped or bent into parallel, wavelike ridges and grooves.
مشابه: ridge

- After the cardboard is corrugated, it is a much stronger material.
[ترجمه گوگل] بعد از اینکه مقوا راه راه شد، ماده بسیار قوی تری است
[ترجمه ترگمان] بعد از این که این مقوا موجدار است، این یک ماده بسیار قوی تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: shaped or bent into parallel ridges and grooves; wrinkled or furrowed.

جمله های نمونه

1. The front wall is made of corrugated steel.
[ترجمه گوگل]دیوار جلویی از فولاد راه راه ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]دیوار جلویی از فولاد چین دار ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The wind corrugates the surface of the sea.
[ترجمه گوگل]باد سطح دریا را موج می زند
[ترجمه ترگمان]باد سطح دریا را فرو می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The building is roofed entirely with translucent corrugated plastic.
[ترجمه گوگل]سقف ساختمان به طور کامل با پلاستیک موجدار نیمه شفاف ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]ساختمان به طور کامل با پلاستیک چین دار پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sheets of corrugated iron are often used for temporary roofs and fences.
[ترجمه گوگل]ورق های آهن راه راه اغلب برای سقف های موقت و نرده ها استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]ورقه های آهن چین دار اغلب برای پشت بام های موقتی و حصارها مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. According the regulations the corrugated iron sheets lap 10 centimetres over each other.
[ترجمه گوگل]طبق مقررات، ورق های آهن راه راه 10 سانتی متر روی یکدیگر قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]طبق مقررات ورقه های آهن چین دار ۱۰ سانتی متر بالاتر از هم قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His brow corrugated with the effort of thinking.
[ترجمه گوگل]ابرویش با تلاش فکر کردن در هم پیچید
[ترجمه ترگمان]ابروهایش را درهم کشید و سعی کرد به فکر کردن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The roof is made from sheets of corrugated iron.
[ترجمه گوگل]سقف از ورقه های آهن راه راه ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]سقف از ورقه های آهن ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was made of corrugated metal and wooden beams and had scores of windows that could be broken but not shattered.
[ترجمه گوگل]از فلز راه راه و تیرهای چوبی ساخته شده بود و تعداد زیادی پنجره داشت که شکسته می شد اما شکسته نمی شد
[ترجمه ترگمان]از کرکره آهنی و تیره ای چوبی ساخته شده بود و ده ها پنجره داشت که ممکن بود شکسته باشد، اما خرد نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I fancied that except for a few corrugated iron roofs it still looked the same as when he had been here.
[ترجمه گوگل]تصور می کردم که به جز چند سقف آهنی راه راه، هنوز همان چیزی است که او اینجا بود
[ترجمه ترگمان]تصور کردم که به جز چند تا سقف آهنی هم مثل وقتی که به اینجا آمده بود، همچنان به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Smoothing planes are available with smooth or corrugated bases, and the blade is fully adjustable.
[ترجمه گوگل]هواپیماهای صاف کننده با پایه های صاف یا موجدار در دسترس هستند و تیغه آن کاملاً قابل تنظیم است
[ترجمه ترگمان]صفحات هموار با پایه های صیقلی یا موجدار در دسترس هستند و تیغه به طور کامل قابل تنظیم می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their planking was patched with corrugated iron, their roofs shingled with flattened tin cans.
[ترجمه گوگل]تخته های آنها با آهن راه راه وصله شده بود، سقف آنها با قوطی های حلبی پهن شده بود
[ترجمه ترگمان]تخته های آن با آهن آهنی فرش شده بود و پشت بام های آن با قوطی حلبی ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On the brown walls of corrugated metal a plaque commemorated it as the former home of James Fenimore Cooper.
[ترجمه گوگل]بر روی دیوارهای قهوه‌ای از فلز راه راه، پلاکی به عنوان خانه سابق جیمز فنمور کوپر به یادگار مانده است
[ترجمه ترگمان]روی دیواره ای قهوه ای of، یک پلاک آن را به عنوان خانه سابق جیمز Fenimore کوپر یاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Instead, they are either covered with a corrugated iron roof or are in the street.
[ترجمه گوگل]در عوض، آنها یا با سقف آهنی راه راه پوشانده شده اند یا در خیابان هستند
[ترجمه ترگمان]در عوض، آن ها یا با یک سقف آهنی چین دار پوشانده شده اند یا در خیابان قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Replacing the usual concrete web with the corrugate steel web in the upper part construction of bridges can both reduce the dead weight of beams and bring the function of all materials into full play.
[ترجمه گوگل]جایگزینی تار بتنی معمولی با شبکه فولادی موجدار در ساخت قسمت فوقانی پل ها می تواند هم وزن مرده تیرها را کاهش دهد و هم عملکرد تمام مصالح را به طور کامل وارد کند
[ترجمه ترگمان]جایگزینی شبکه بتونی معمول با شبکه فولادی corrugate در قسمت بالای پل ها هم می تواند وزن مرده تیرها را کاهش داده و عملکرد تمام مواد را به طور کامل به نمایش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Reasonable but actually, guarantees not corrugate when sewing the thin material, and not broken line when sewing the thick ones.
[ترجمه گوگل]منطقی است، اما در واقع، تضمین می کند که هنگام دوخت مواد نازک موج دار نباشد و هنگام دوخت مواد ضخیم خط شکسته نشود
[ترجمه ترگمان]در حقیقت مستدل و مستدل وجود دارد، اما در هنگام دوخت و دوز مواد اولیه، هیچ تضمینی وجود ندارد و در هنگام دوختن نوارهای ضخیم، خط شکسته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چین دادن (فعل)
quill, shirr, wrinkle, furbelow, corrugate

راه راه کردن (فعل)
stripe, corrugate, wale

موج دار کردن (فعل)
crisp, corrugate, undulate, wimple

تخصصی

[زمین شناسی] موجدار، شیاردار به برجستگی ها یا پشته های بر روی دانه های گرده گویند که دارای بیرون زدگی های شعاعی یا برآمدگی هایی است که نشان دهنده یک ظاهر چین خورده یا موجدار است (شودی و اسکات – 1969 – ص 25).
[نساجی] چروک کردن - چین دادن

انگلیسی به انگلیسی

• form corresponding ridges or wrinkles (in paper, cardboard, earth, etc.); become corrugated

پیشنهاد کاربران

corrugate ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: چین دار 1
تعریف: ویژگی سطحی پوشیده از برآمدگی های موازی و عموماً قوسی یا موج دار که با خطوط فرورفته و عمیق از یکدیگر جدا می شوند و ظاهری چروکیده دارند

بپرس