corrosion fatigue
تخصصی
[ریاضیات] خستگی خوردگی، فرسودگی در اثر خوردگی، شکست در اثر خوردگی
[نفت] خستگی خوردگی
پیشنهاد کاربران
corrosion fatigue ( خوردگی )
واژه مصوب: خوردگی ـ خستگی
تعریف: عمل توأم خوردگی و خستگی ناشی از تنش دوره ای که به شکست فلز منجر می شود
واژه مصوب: خوردگی ـ خستگی
تعریف: عمل توأم خوردگی و خستگی ناشی از تنش دوره ای که به شکست فلز منجر می شود