corroded

/kəˈroʊd//kəˈrəʊd/

معنی: پوسیده
معانی دیگر: خوردن (اسیدوفلزات)، پوسیدن، زنگ زدن (فلزات)

جمله های نمونه

1. she felt that jealousy had corroded her relationship with her husband
احساس می کرد که حسادت رابطه ی او با شوهرش را خراب کرده است.

2. the car's radiator is completely corroded
رادیاتور اتومبیل کاملا زنگ زده است.

3. Rust has corroded the steel rails.
[ترجمه گوگل]زنگ ریل های فولادی را خورده کرده است
[ترجمه ترگمان](راست)میله های فولادی را تعمیر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The metal has corroded because of rust.
[ترجمه گوگل]فلز به دلیل زنگ زدگی خورده است
[ترجمه ترگمان]فلز به خاطر زنگ زدن زنگ زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The copper pipework has corroded in places.
[ترجمه گوگل]لوله های مسی در جاهایی دچار خوردگی شده است
[ترجمه ترگمان]مس copper در بعضی جاها زنگ زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If the pipe is badly corroded, it should be replaced.
[ترجمه گوگل]اگر لوله به شدت خورده باشد، باید تعویض شود
[ترجمه ترگمان]اگر لوله به شدت زنگ زده است، باید تعویض شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Corruption has corroded our confidence in the police force.
[ترجمه گوگل]فساد اعتماد ما به نیروی پلیس را از بین برده است
[ترجمه ترگمان]فساد اعتماد ما را به نیروی پلیس افزایش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The pipework was badly corroded in places.
[ترجمه گوگل]لوله کشی در جاهایی به شدت خورده شده بود
[ترجمه ترگمان]The در بعضی جاها زنگ زده و فرسوده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This was quickly followed by three very corroded Roman minims which were impossible to identify as the markings had been completely erased.
[ترجمه گوگل]این به سرعت توسط سه مینیم رومی بسیار خورده دنبال شد که شناسایی آنها غیرممکن بود زیرا علائم کاملاً پاک شده بودند
[ترجمه ترگمان]پس از آن، سه تن از minims رومی که به سختی خورده بودند، به سرعت از پی او رد شدند، اما علائم آن به کلی پاک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We think she corroded for only a matter of weeks before being colonised.
[ترجمه گوگل]ما فکر می کنیم که او فقط چند هفته قبل از اینکه مستعمره شود خورده شده است
[ترجمه ترگمان]ما فکر می کنیم که اون فقط چند هفته قبل از اینکه \"colonised\" باشه، زنگ زده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Over the years, rain, wind, and sun had corroded the statue, turning the bronze a bright green.
[ترجمه گوگل]با گذشت سالها، باران، باد و خورشید مجسمه را خورده و رنگ برنزی را سبز روشن کرده بود
[ترجمه ترگمان]در طول سال ها باران، باد و آفتاب مجسمه را خورده بودند و برنز را به رنگ سبز روشن تبدیل کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Leaking, discoloured, swollen, rusty or corroded batteries should never be used.
[ترجمه گوگل]باتری های نشتی، تغییر رنگ، متورم، زنگ زده یا خورده هرگز نباید استفاده شوند
[ترجمه ترگمان]Leaking، کشیده، متورم، زنگ زده یا زنگ زده، هرگز نباید از آن استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Metal is easily corroded, but the skill lies in producing an attractive colour which is even in tone and texture.
[ترجمه گوگل]فلز به راحتی خورده می شود، اما مهارت در تولید رنگی جذاب و یکنواخت در تن و بافت نهفته است
[ترجمه ترگمان]فلز به راحتی زنگ زده است، اما مهارت در تولید یک رنگ جذاب است که حتی با لحن و بافت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A row of corroded steel drums caught her eye but she quickly discounted them.
[ترجمه گوگل]ردیفی از طبل های فولادی خورده توجه او را به خود جلب کرد، اما او به سرعت آنها را نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]یک ردیف طبل از فولاد فرسوده، چشم او را گرفته بود، اما به سرعت آن ها را نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Acid has corroded the iron .
[ترجمه گوگل]اسید باعث خوردگی آهن شده است
[ترجمه ترگمان]اسید از آهن زنگ زده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوسیده (صفت)
rotten, rusty, carious, corroded, frowsty, frowsy, musty, frowzy

انگلیسی به انگلیسی

• destroyed gradually by acid or oxidation

پیشنهاد کاربران

پوسیده . خورد شده . زنگ زده
مثال:
Corroded iron
آهن پوسیده
آهن خورد شده و زنگ زده
he believes that the tools of virality Facebook's Like and Share buttons , Twitter's Retweet function - have algorithmically and irrevocably corroded public life
او معتقد است که ابزارهای ویروسی مانند دکمه های لایک و اشتراک گذاری در فیس بوک و عملکرد ریتوییت در توییتر به طور الگوریتمی و غیرقابل برگشتی زندگی عمومی را تخریب کرده است.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس