corroborated


معنی: موید، موکد، مشدد

مترادف ها

موید (صفت)
confirmed, corroborated

موکد (صفت)
strict, corroborated, emphatic, emphasized, forceful

مشدد (صفت)
corroborated, strengthened

پیشنهاد کاربران

بپرس