1. corrective surgery
جراحی ترمیمی،جراحی بازسازی
2. we must take corrective action
ما بایستی دست به کار عملیات اصلاحی بشویم.
3. corporal punishment is not a good corrective
تنبیه بدنی وسیله ی اصلاح خوبی نیست.
4. Scientific institutions have been reluctant to take corrective action.
[ترجمه گوگل]مؤسسات علمی تمایلی به انجام اقدامات اصلاحی نداشته اند
[ترجمه ترگمان]موسسات علمی تمایلی به اقدام اصلاحی ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is possible to do corrective surgery on the eyes to take care of the problem.
[ترجمه گوگل]برای رفع مشکل می توان جراحی اصلاحی روی چشم ها انجام داد
[ترجمه ترگمان]انجام عمل جراحی اصلاحی بر روی چشم ها برای مراقبت از این مشکل امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The biography is a useful corrective to the myths that have grown up around this man.
[ترجمه گوگل]بیوگرافی اصلاحی مفید برای اسطوره هایی است که در اطراف این مرد رشد کرده اند
[ترجمه ترگمان]زندگینامه، اصلاحی مفید برای افسانه ها است که در اطراف این مرد بزرگ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He has received extensive corrective surgery to his skull.
[ترجمه گوگل]او تحت عمل جراحی اصلاحی گسترده جمجمه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]او جراحی اصلاحی گسترده ای برای جمجمه او انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I should like to add a corrective to what I have written previously.
[ترجمه گوگل]من می خواهم اصلاحی را به آنچه قبلاً نوشته ام اضافه کنم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم اصلاحی را که قبلا نوشته ام اضافه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Third, corrective action rather than censure must follow.
[ترجمه گوگل]سوم، اقدام اصلاحی به جای توهین باید دنبال شود
[ترجمه ترگمان]سوم، اقدام اصلاحی به جای سرزنش باید پی گیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There was one solitary corrective to this gloomy picture.
[ترجمه گوگل]یک اصلاح انفرادی برای این تصویر غم انگیز وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یک تصحیح کوچک در این تصویر غم انگیز وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The effects of preventive and corrective measures will be monitored and the operation may be postponed until any problems have been resolved.
[ترجمه گوگل]اثرات اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی تحت نظر خواهد بود و ممکن است عملیات تا رفع مشکلات به تعویق بیفتد
[ترجمه ترگمان]اثرات اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی تحت نظارت قرار خواهد گرفت و این عملیات ممکن است به تعویق بیفتد تا زمانی که مشکلات حل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The development of pub retailing has shown a corrective instinct for seeking to set a purpose built business in the right location.
[ترجمه گوگل]توسعه خرده فروشی میخانه غریزه اصلاحی را برای جستجوی ایجاد یک تجارت هدفمند در مکان مناسب نشان داده است
[ترجمه ترگمان]توسعه خرده فروشی بار یک غریزه اصلاحی را برای تلاش برای ایجاد یک کسب وکار ساخته شده در مکان مناسب نشان داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is the astringent corrective, as well as the flavouring, for olive-oil-based dishes and fat meat.
[ترجمه گوگل]این یک اصلاح کننده قابض و همچنین طعم دهنده برای غذاهای مبتنی بر روغن زیتون و گوشت چرب است
[ترجمه ترگمان]آن \"اصلاحی سفت کننده\" و همچنین the، برای غذاهای مبتنی بر روغن زیتون و گوشت چربی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Taking Corrective Action Corrective action should be taken if performance falls short of standards and the analysis indicates that action is required.
[ترجمه گوگل]انجام اقدامات اصلاحی در صورتی که عملکرد کمتر از استانداردها باشد و تجزیه و تحلیل نشان دهد که اقدام لازم است، باید اقدام اصلاحی انجام شود
[ترجمه ترگمان]گرفتن اقدامات اصلاحی اصلاحی باید در صورتی انجام شود که عملکرد ضعیف باشد و تجزیه و تحلیل نشان می دهد که اقدام لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We must be corrective like a parent who yet loves the child he has chastised.
[ترجمه گوگل]ما باید مانند پدر و مادری که هنوز فرزندی را که او تنبیه کرده دوست دارد اصلاح کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید اصلاحی مانند یک والد باشیم که با این همه فرزندش را دوست داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید