corrections


علوم نظامى : تصحیحات

جمله های نمونه

1. his corrections were penciled in
اصلاحات او با مداد افزوده شده بود.

2. the editors' corrections mixed up the text's meaning
اصلاحات ویراستاری معنی متن را آشفته کرد.

3. to make corrections
حک و اصلاح کردن،اصلاح کردن

4. to make corrections
تصحیح کردن

5. we will make the necessary corrections and send you a new bill
اصلاحات لازمه را به عمل آورده و صورت حساب تازه ای برایتان ارسال خواهیم داشت.

6. i read your composition and corrected it; are my corrections legible?
انشای شما را خواندم و اصلاح کردم ; اصلاحات من خوانا هستند؟

پیشنهاد کاربران

بپرس