corrade


معنی: ساییدن، در اثر سایش از بین رفتن
معانی دیگر: آب سایی کردن یا شدن (ساییده در اثر فشار آب روان و یا حرکت توده های برف و سنگ ریزه ی موجود در یخچال های طبیعی)

جمله های نمونه

1. It can corrade glass, burn skin and make skin fester and make injury hard to heal up.
[ترجمه گوگل]می تواند شیشه را به هم بزند، پوست را بسوزاند و پوست را چرک کند و جراحت را سخت کند
[ترجمه ترگمان]آن می تواند شیشه، پوست سوخته و زخم شده و زخم التیام پیدا کند و التیام پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Body and spirit will be corrade by painfulness ?
[ترجمه گوگل]بدن و روح با درد به هم می خورد؟
[ترجمه ترگمان]جسم و روح از طرف painfulness corrade خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some metals, such as cobalt, nickel, chrome and sO On, can corrade the element in high temerature. melting state and affect the service life of element.
[ترجمه گوگل]برخی از فلزات، مانند کبالت، نیکل، کروم و غیره، می توانند عنصر را در دمای بالا به هم بزنند حالت ذوب و عمر مفید عنصر را تحت تأثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]برخی از فلزات نظیر کبالت، نیکل، کروم و so بر روی آن می توانند عنصر را در دماهای بالا باز کنند ذوب شدن حالت و تاثیر بر زندگی خدماتی آلمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the development of urban to large, modernization and economization, the environment which the minority traditional sport culture lie on is suffering corrade increasingly.
[ترجمه گوگل]با توسعه شهری به بزرگ، مدرن‌سازی و اقتصادی‌سازی، محیطی که فرهنگ ورزش سنتی اقلیت روی آن نهفته است، به طور فزاینده‌ای دچار تداخل می‌شود
[ترجمه ترگمان]با توسعه شهری تا بزرگ، مدرن سازی و economization، محیطی که فرهنگ ورزشی سنتی اقلیت بر روی آن قرار دارد به طور فزاینده ای مورد آزار و اذیت قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If pesticide exists inside the body for a long term, it will gradually corrade the organs and at last induce diseases like cancer.
[ترجمه گوگل]اگر آفت کش برای مدت طولانی در بدن وجود داشته باشد، به تدریج اندام ها را به هم می زند و در نهایت باعث ایجاد بیماری هایی مانند سرطان می شود
[ترجمه ترگمان]اگر آفت کش به مدت طولانی در بدن وجود داشته باشد، به تدریج اعضا را از بین می برد و در نهایت بیماری هایی مانند سرطان را القا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ساییدن (فعل)
grind, abrade, rub, gnaw, pulverize, wear away, scuff, chafe, fray, grate, file, levigate, corrade, erode, pound, rub out, triturate, wear up

در اثر سایش از بین رفتن (فعل)
corrade

پیشنهاد کاربران

بپرس