corpuscular

/kɔːrˈpʌskjʊlər//kɔːˈpʌskjʊlə/

معنی: مثل ذره، گویچه مانند
معانی دیگر: گویچه مانند، مثل ذره

جمله های نمونه

1. The real essences of modes are not corpuscular, of course.
[ترجمه گوگل]ماهیت واقعی حالت ها البته جسمانی نیستند
[ترجمه ترگمان]The real real corpuscular نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One concept was the corpuscular theory, which envisioned light as a stream, or flow, of small particles.
[ترجمه گوگل]یک مفهوم نظریه جسمی بود که نور را به عنوان جریان یا جریان ذرات کوچک تصور می کرد
[ترجمه ترگمان]یک مفهوم، نظریه corpuscular بود، که نور را به صورت جریان، یا جریان، از ذرات کوچک پیش بینی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods:The mean corpuscular volume(MCV) of urinary RBC was measured with blood cell auto counting machine. At the same time, the morphology of urinary RBC was observed carefully with microscope.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: میانگین حجم گلبول‌های قرمز ادراری با دستگاه خودکار شمارش سلول‌های خونی اندازه‌گیری شد در عین حال، مورفولوژی RBC ادرار به دقت با میکروسکوپ مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: متوسط حجم corpuscular (MCV)از RBC با ماشین شمارش خودکار سلول اندازه گیری می شود در همان زمان، مورفولوژی RBC با دقت با میکروسکوپ مشاهده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Rather the body has a corpuscular structure, which gives it a power to cause that idea of yellow in me.
[ترجمه گوگل]بلکه بدن دارای ساختار جسمی است، که به آن قدرت می دهد تا ایده زرد را در من ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]در عوض بدن دارای ساختار corpuscular است که به آن قدرت می دهد تا موجب آن ایده زرد در من شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We have seen that the corpuscular theory explains many of the observed facts. Is the wave theory also able to do this?
[ترجمه گوگل]ما دیدیم که نظریه جسمی بسیاری از حقایق مشاهده شده را توضیح می دهد آیا نظریه موج نیز قادر به انجام این کار است؟
[ترجمه ترگمان]ما دیده ایم که نظریه corpuscular بسیاری از حقایق مشاهده شده را توضیح می دهد آیا تیوری موج نیز می تواند این کار را انجام دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective:To study the relationship between mean corpuscular volume(MCV), mean corpuscular hemoglobin(MCH) of umbilical blood and thalassemia.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه رابطه بین میانگین حجم گلبولی (MCV)، میانگین هموگلوبین سلولی (MCH) خون ناف و تالاسمی
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه رابطه بین حجم متوسط corpuscular (MCV)، یعنی هموگلوبین hemoglobin (MCH)از بندناف و تالاسمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Einstein dared to suggest that light was indeed corpuscular in nature.
[ترجمه گوگل]انیشتین جرأت کرد که بگوید نور واقعاً ماهیت جسمی دارد
[ترجمه ترگمان]انیشتین به خود جرات داد پیشنهاد کند که در واقع نور در طبیعت پیچیده شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mean corpuscular volume(MCV) is one of index reflecting the volume and shape of red blood cells.
[ترجمه گوگل]میانگین حجم گلبول های قرمز (MCV) یکی از شاخص هایی است که حجم و شکل گلبول های قرمز را منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]حجم متوسط corpuscular (MCV)یکی از index است که منعکس کننده حجم و شکل گلبول های قرمز خون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Bradley's discovery supported a corpuscular theory, or at least it did not support the idea of an ether drag.
[ترجمه گوگل]کشف بردلی از یک نظریه جسمی پشتیبانی می کرد، یا حداقل از ایده کشش اتر پشتیبانی نمی کرد
[ترجمه ترگمان]کشف بردلی از نظریه corpuscular پشتیبانی می کرد، یا حداقل این نظریه از ایده کشش اتر پشتیبانی نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective The study was conducted to evaluate the diagnostic value of the mean corpuscular hemoglobin concentration(MCHC) in hemolytic anemia(HA).
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی ارزش تشخیصی میانگین غلظت هموگلوبین گلبولی (MCHC) در کم خونی همولیتیک (HA) انجام شد
[ترجمه ترگمان]هدف این مطالعه ارزیابی ارزش تشخیصی the hemoglobin corpuscular (hemolytic MCHC)))بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective To explore the clinical significance of detecting hepatic function and mean corpuscular volume in alcohol users.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اهمیت بالینی تشخیص عملکرد کبد و میانگین حجم بدن در مصرف کنندگان الکل
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اهمیت بالینی تشخیص عملکرد کبدی و کاهش حجم corpuscular در مصرف کنندگان الکل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our aim was to introduce another theory of light, different from the corpuscular one, but also attempting to explain the same domain of facts.
[ترجمه گوگل]هدف ما معرفی نظریه دیگری از نور، متفاوت از نظریه جسمی، اما تلاش برای توضیح همان حوزه واقعیات بود
[ترجمه ترگمان]هدف ما معرفی یک نظریه دیگر از نور، متفاوت از روش corpuscular بود، اما همچنین تلاش برای توضیح دامنه مشابه از حقایق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objectives:To evaluate the value of combined measurement of mean corpuscular volume(MCV)and red blood cell (RBC)in the screening of thalassaemia trait in pregnant women.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ارزش اندازه گیری ترکیبی میانگین حجم بدن (MCV) و گلبول قرمز (RBC) در غربالگری صفت تالاسمی در زنان باردار
[ترجمه ترگمان]اهداف: ارزیابی ارزش اندازه گیری ترکیبی حجم متوسط corpuscular (MCV)و سلول خون قرمز (RBC)در غربالگری ویژگی thalassaemia در زنان باردار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The formation of the storm's main phase is closely related to the velocity of the corpuscular stream, while the relation with the density of stream, is poor.
[ترجمه گوگل]شکل‌گیری فاز اصلی طوفان ارتباط نزدیکی با سرعت جریان هسته‌ای دارد، در حالی که ارتباط آن با چگالی جریان ضعیف است
[ترجمه ترگمان]تشکیل فاز اصلی طوفان با سرعت جریان corpuscular ارتباط نزدیکی دارد، در حالی که رابطه با چگالی جریان، ضعیف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مثل ذره (صفت)
corpuscular

گویچه مانند (صفت)
corpuscular

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to corpuscles (cells)

پیشنهاد کاربران

گلبولی
در شیمی
ذره ای ، مولکولی، میکروسکوپیک
Corpuscular radiations
تابش های ذره ای

بپرس