corp


مخفف:، سرجوخه، مخفف: سرجوخه مخفف: شرکت، موسسه (corp و به ویژه در انگلیس corpn هم می نویسند)

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Corporation," an association of persons recognized by law and authorized to carry out certain functions with powers independent of the individual members (used in a proper name).

جمله های نمونه

1. Meanwhile, the division and subdivisions of News Corp were all busy launching standalone websites and start-up internet services.
[ترجمه گوگل]در همین حال، بخش و زیرمجموعه های News Corp همگی مشغول راه اندازی وب سایت های مستقل و خدمات اینترنتی راه اندازی بودند
[ترجمه ترگمان]در همین حال، تقسیمات و بخش های تابعه نیوز کورپوریشن در راه اندازی وب سایت های مستقل و راه اندازی خدمات اینترنتی مشغول بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Once Mooney Aircraft Corp., based in nearby Kerrville, operated a factory in town, but shut it down.
[ترجمه گوگل]زمانی شرکت هواپیماسازی مونی، مستقر در نزدیکی کرویل، کارخانه ای را در شهر راه اندازی کرد، اما آن را تعطیل کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شرکت هواپیمایی مونی در نزدیکی Kerrville مستقر شد، یک کارخانه در شهر راه اندازی کرد، اما آن را تعطیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The airline's parent, AMR Corp., lost $115 million in the first nine months.
[ترجمه گوگل]شرکت مادر این شرکت هواپیمایی، AMR Corp، در 9 ماه اول 115 میلیون دلار ضرر کرده است
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان این شرکت، AMR نیوز، در نه ماه اول ۱۱۵ میلیون دلار از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Compaq Computer Corp., the biggest personal computer maker, fell 2 1 / to 4
[ترجمه گوگل]Compaq Computer Corp، بزرگترین سازنده رایانه شخصی، 21/4 سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت \"Compaq\"، بزرگ ترین سازنده کامپیوتر شخصی، ۲ \/ ۱ \/ ۲ به ۴ سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Also yesterday, Borland and Digital Equipment Corp. said earnings would fail to meet expectations.
[ترجمه گوگل]همچنین دیروز، Borland و Digital Equipment Corp اعلام کردند که درآمدها در برآورده کردن انتظارات ناکام خواهند بود
[ترجمه ترگمان]همچنین دیروز، بورلند و شرکت تجهیزات دیجیتال گفت که درآمدها نمی تواند انتظارات را برآورده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Yves Rocher Dynamic Corp Bio-Vegetal range includes gel, tonics and creams all with a high proportion of sea algae.
[ترجمه گوگل]محدوده Yves Rocher Dynamic Corp Bio-Vegetal شامل ژل، تونیک ها و کرم ها است که همگی دارای نسبت بالایی از جلبک های دریایی هستند
[ترجمه ترگمان]ایو Rocher، موسسه دینامیک نیوز کورپوریشن شامل ژل، tonics و کرم های ضد آب با نسبت بالای جلبک دریایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Oracle Corp., another software maker, rose 2 to 43 3 /
[ترجمه گوگل]Oracle Corp, یکی دیگر از تولیدکنندگان نرم افزار، با 2 افزایش به 43 3 /
[ترجمه ترگمان]شرکت اوراکل که یک سازنده نرم افزار دیگر است، ۲ تا ۴۳ درصد افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Santa Clara-based 3Com Corp. is expected to post its own quarterly results on June
[ترجمه گوگل]انتظار می رود شرکت 3Com مستقر در سانتا کلارا نتایج فصلی خود را در ماه ژوئن منتشر کند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که شرکت ۳ ۳ Com در ماه ژوئن نتایج سه ماهه خود را اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Oracle Corp will announce version 0 of its database system on Monday June
[ترجمه گوگل]Oracle Corp نسخه 0 سیستم پایگاه داده خود را در روز دوشنبه ژوئن معرفی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت اوراکل نسخه ۰ از سیستم پایگاه داده خود را در روز دوشنبه ژوئن اعلام خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even American Blimp Corp. needs ground crews of seven to land its smallest blimp, and more for larger blimps.
[ترجمه گوگل]حتی American Blimp Corp به هفت خدمه زمینی برای فرود کوچکترین بالکن خود و تعداد بیشتری برای فرود هواپیماهای بزرگتر نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]حتی شرکت blimp آمریکایی نیز به خدمه زمینی هفت نفر نیاز دارد تا کوچک ترین blimp خود را زمین بگذارند و more بیشتری برای blimps بزرگ تر داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Microsoft Corp. has filed suit against a Houston computer manufacturer as part of a nationwide crackdown on software piracy.
[ترجمه گوگل]شرکت مایکروسافت به عنوان بخشی از سرکوب سراسری دزدی دریایی نرم افزاری، علیه یک تولید کننده کامپیوتر در هیوستون شکایت کرده است
[ترجمه ترگمان]شرکت مایکروسافت به عنوان بخشی از سخت گیری در سراسر کشور در زمینه سرقت نرم افزار، با یک شرکت سازنده کامپیوتر در هیوستون دست و پنجه نرم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Host Marriott Corp. said it will pay $ 1 5 million to acquire controlling interest in five hotels.
[ترجمه گوگل]Host Marriott Corp اعلام کرد که 15 میلیون دلار برای به دست آوردن سهام کنترلی در پنج هتل پرداخت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت ماریوت Marriott گفت که ۵ میلیون دلار برای کنترل سود در پنج هتل پرداخت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The paper would be run by Hearst Corp., which owns the Examiner, the story reported.
[ترجمه گوگل]به گزارش داستان، این مقاله توسط شرکت Hearst، که مالک Examiner است، اداره می شود
[ترجمه ترگمان]روزنامه گزارش داد که این روزنامه توسط شرکت هرست که روزنامه اگزمینر را دارد، اداره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Digital Equipment Corp. this week warned Wall Street its third-quarter earnings will fall below analysts' expectations.
[ترجمه گوگل]Digital Equipment Corp این هفته هشدار داد که درآمد وال استریت در سه ماهه سوم کمتر از انتظارات تحلیلگران خواهد بود
[ترجمه ترگمان]شرکت تجهیزات دیجیتال در این هفته به وال استریت هشدار داد که درآمد سه ماهه سوم آن زیر انتظارات تحلیلگران سقوط خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• corp. is a written abbreviation for `corporation' and `corporal' in names and titles.
association of individuals legally authorized to act as an individual (business)

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم corp
📌 این ریشه، معادل "body" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "body" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 corpulent: Having a fat body
🔘 corporeal: Related to the physical body, not the spirit
🔘 incorporate: To make something part of a body or whole
🔘 corporal: Pertaining to the body rather than the mind
🔘 corporate: Related to a unified body of people or a corporation
🔘 corporation: A legal body created for business
🔘 corps: A body of people working together in an army unit
🔘 corpse: A dead human body
🔘 corpulence: The condition of having a fat body
🔘 incorporation: The act of forming a unified body
🔘 incorporeal: Lacking a physical body or substance

بدن
مخفف شرکت ، وابسته به شرکت ، شرکتی

بپرس