coronation

/ˌkɔːrəˈneɪʃn̩//ˌkɒrəˈneɪʃn̩/

معنی: تاج گذاری
معانی دیگر: تاجگذاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the ceremony at which a sovereign is crowned; crowning.

جمله های نمونه

1. a coronation ceremony
مراسم تاجگذاری

2. a superb coronation ceremony
مراسم تاجگذاری باشکوه

3. nadder shah's coronation ceremonies
مراسم تاجگذاری نادر شاه

4. the magnificence of napoleon's coronation ceremony
شکوه مراسم تاج گذاری ناپلئون

5. she rode in state to her coronation
با تشریفات کامل به محل تاجگذاری خود رفت.

6. The queen's regalia at her coronation included her crown and sceptre.
[ترجمه گوگل]افتخارات ملکه در مراسم تاجگذاری شامل تاج و عصای سلطنتی او بود
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی ملکه در تاج گذاری تاج و تاج او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The coronation was conducted with great pomp.
[ترجمه گوگل]مراسم تاج گذاری با شکوه فراوان انجام شد
[ترجمه ترگمان]تاجگذاری با شکوه و جلال تمام انجام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. At the coronation, the archbishop put a crown on the Queen's head.
[ترجمه گوگل]در مراسم تاجگذاری، اسقف اعظم تاجی را بر سر ملکه گذاشت
[ترجمه ترگمان]در تاج گذاری، مطران یک تاج بر سر ملکه گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She is portrayed wearing her coronation robes.
[ترجمه گوگل]او با لباس تاجگذاری خود به تصویر کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]او به تصویر کشیده است که ردای تاج گذاری خود را به تن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The tribute includes a 1960s episode of Coronation Street and the comedy Nearest and Dearest.
[ترجمه گوگل]این ادای احترام شامل یک قسمت دهه 1960 از خیابان تاجگذاری و کمدی نزدیکترین و عزیزترین است
[ترجمه ترگمان]این خراج شامل یک قسمت ۱۹۶۰ از خیابان Coronation و نزدیک ترین فاصله کمدی و Dearest است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Five days after his coronation in 142 James I called his first parliament there, and later his third one.
[ترجمه گوگل]پنج روز پس از تاجگذاری او در سال 142، جیمز اول اولین مجلس خود را در آنجا فراخواند و بعداً سومین مجلس خود را در آنجا فراخواند
[ترجمه ترگمان]پنج روز پس از تاج گذاری او در ۱۴۲ جیمز اول او را به آنجا دعوت کردم، و سپس سومین پارلمان او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The firm has already offered Coronation Street romeo Reg Holdsworth one for his honeymoon.
[ترجمه گوگل]این شرکت قبلاً به رومئو رگ هلدزورث یکی از خیابان Coronation Street را برای ماه عسل خود پیشنهاد داده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت قبلا \" romeo Coronation romeo Reg Coronation Coronation را برای ماه عسل انتخاب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ten years earlier, on 19 May 136 the coronation of Charles V had taken place at Reims cathedral.
[ترجمه گوگل]ده سال قبل از آن، در 19 مه 136 تاجگذاری چارلز پنجم در کلیسای جامع ریمز برگزار شد
[ترجمه ترگمان]ده سال پیش، در نوزدهم ماه مه، تاج گذاری شارل پنجم در کلیسای رنس به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The anniversary of his coronation seemed destined to be marked by ignominious defeat.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که سالگرد تاجگذاری او با شکستی مفتضحانه رقم بخورد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که سالگرد تاج گذاری او با شکست خواری مشخص شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I arrived here in 1937 for the coronation of the late king, and I stayed.
[ترجمه گوگل]من در سال 1937 برای تاجگذاری شاه فقید به اینجا رسیدم و ماندم
[ترجمه ترگمان]من در سال ۱۹۳۷ تا تاج گذاری پادشاه دیر رسیدم و من ماندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تاج گذاری (اسم)
coronation

انگلیسی به انگلیسی

• crowning ceremony (for a king or queen)
a coronation is the ceremony at which a king or queen is crowned.

پیشنهاد کاربران

Coronation : تاجگذاری
Carnation : میخک ( گل )
Reincarnation : تناسخ
Coronation : تاج گذاری n
Carnation : میخک n
کُر / کار
Coronation ceremony : مراسم تاجگذاری

بپرس