• : تعریف: a commercially prepared breakfast cereal made of small toasted flakes of coarse cornmeal, usu. eaten in milk.
جمله های نمونه
1. The children seem to have gone off cornflakes for breakfast.
[ترجمه مایا] به نظر میرسد بچه ها کورن فلکس را از صبحانه شان حذف کرده اند ( کنار گذاشته اند )
|
[ترجمه گوگل]بچه ها انگار کورن فلکس را برای صبحانه کنار گذاشته اند [ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که بچه ها صبحانه را برای صبحانه بیرون کشیده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Without you Sunshine Breakfast would only consist of Cornflakes.
[ترجمه گوگل]بدون شما، صبحانه آفتابی فقط از دانه های ذرت تشکیل می شد [ترجمه ترگمان]بدون شما، برنامه صبحگاهی فقط شامل cornflakes است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. These cornflakes get soggy really fast in milk.
[ترجمه گوگل]این کورن فلکس ها خیلی سریع در شیر خیس می شوند [ترجمه ترگمان]این cornflakes شیر واقعا در شیر خشک می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Crush the cornflakes and mix with the porridge oats, then sprinkle over the fruit.
[ترجمه گوگل]کورن فلکس ها را خرد کرده و با جو فرنی مخلوط کنید، سپس روی میوه ها بپاشید [ترجمه ترگمان]و the را با پوره جو مخلوط کنید و بعد میوه را روی میوه بریزید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Where a cereal is very light, like cornflakes, an ounce will comfortably fill the usual breakfast bowl.
[ترجمه گوگل]در جایی که یک غلات بسیار سبک است، مانند کورن فلکس، یک اونس به راحتی کاسه صبحانه معمولی را پر می کند [ترجمه ترگمان]جایی که یک cereal خیلی سبک است، مثل cornflakes، یک اونس هم ظرف غذای معمولی را پر می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He replaced eating cornflakes with continually inviting Angela out to dinner in an effort to win her away from his old rival.
[ترجمه گوگل]او خوردن کورن فلکس را با دعوت مداوم آنجلا به شام به منظور دور کردن او از رقیب قدیمی خود جایگزین کرد [ترجمه ترگمان]و با این حال آن جلا را مرتبا به صرف شام دعوت می کرد تا او را از رقیب قدیمی خود دور کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She bought bread and orange juice and cornflakes and porridge.
[ترجمه گوگل]نان و آب پرتقال و کورن فلکس و فرنی خرید [ترجمه ترگمان]او نان و بیسکوییت و cornflakes و فرنی می خرید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Reid in London A bowl of cornflakes can kill you-not to mention a ham sandwich or a T-bone steak.
[ترجمه گوگل]رید در لندن یک کاسه کورن فلکس میتواند شما را بکشد، نه به یک ساندویچ ژامبون یا یک استیک تی استخوان [ترجمه ترگمان]رید در لندن یک کاسه شیر و cornflakes می تواند شما را بکشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She thought the contents of a Cornflakes box were a jigsaw puzzle of a hen.
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد محتویات جعبه کورن فلکس یک پازل از یک مرغ است [ترجمه ترگمان]فکر می کرد محتویات جعبه cornflakes مثل پازل است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Ruth poured cornflakes and milk, and ate them sitting at the table where Rachaela drank her coffee.
[ترجمه گوگل]روت کورن فلکس و شیر ریخت و آنها را نشسته پشت میزی که راچلا قهوهاش را مینوشید، خورد [ترجمه ترگمان]روت شیر و شیر و شیر ریخت و آن ها را کنار می زی که Rachaela قهوه اش را نوشید، خورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I have my cornflakes and smell the fresh air and the grass and it sets me up for the day.
[ترجمه گوگل]من کورن فلکس هایم را دارم و بوی هوای تازه و علف را می بویم و این مرا برای روز آماده می کند [ترجمه ترگمان]من cornflakes را دارم و هوای تازه و علف ها را بو می کنم و آن را برای روز آماده می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. W: A half grapefruit, cornflakes, one fried egg and two pieces of toast.
[ترجمه گوگل]W: نصف گریپ فروت، کورن فلکس، یک تخم مرغ سرخ شده و دو تکه نان تست [ترجمه ترگمان]W: نصف گریپ فروت، cornflakes، یک تخم مرغ نیمرو و دو تکه نان تست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. White bread, cornflakes and instant potatoes are high - glycemic indexes.
[ترجمه گوگل]نان سفید، کورن فلکس و سیب زمینی فوری دارای شاخص گلیسمی بالایی هستند [ترجمه ترگمان]نان سفید، cornflakes و سیب زمینی های فوری، شاخص glycemic بالا هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Janet does not like cornflakes, but John does.
[ترجمه گوگل]جانت کورن فلکس را دوست ندارد، اما جان دوست دارد [ترجمه ترگمان]ژانت از cornflakes خوشش نمی آید، اما جان این کار را می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• dried flakes of corn (eaten with milk), type of breakfast cereal crunchy flakes made of processed corn which are eaten as a breakfast food
پیشنهاد کاربران
ذرت پرک شده! ذرت پرک!
ذرت پولکی که بعنوان صبحانه با شیر و گاهی با شکر می خورند یا برشتوک و یا کورن فلکس
پرک ذرت برشتوک کرن فلکس
برگه ذرت
He did not eat breakfast because we did not have cornflakes او صبحانه خورد زیرا کورن فلکس ( غلات صبحانه ) نداشتیم.
ذرت پولکی ( که گاهی به انوان صبحانه با شیر و گاهی هم با شکر میخورند ) .
ذرت با شیر A food for breakfast made with small flat dried pieces of corn eaten with milk
برشتوک ( حلوا )
ذرتی که بصورت ورق ورق و امریکایی ها به عنوان صبحانه ازش استفاده میکنن