corneal

/ˌkɔːrˈniːl//ˈkɔːniə/

معنی: وابسته به قرنیه
معانی دیگر: وابسته به قرنیه

جمله های نمونه

1. A corneal transplant is usually the only effective form of treatment.
[ترجمه گوگل]پیوند قرنیه معمولاً تنها روش مؤثر درمان است
[ترجمه ترگمان]پیوند corneal معمولا تنها شکل موثر درمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then one day doctors saw no corneal reflex when they poked her eye with a cotton tip.
[ترجمه گوگل]سپس یک روز پزشکان هنگامی که چشم او را با نوک پنبه فشار دادند، هیچ رفلکس قرنیه مشاهده نکردند
[ترجمه ترگمان]بعد یک روز دکتر وقتی با نوک نخی به چشمان او ضربه زدند، بازتاب قرنیه به چشمش نخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusions:Etiologic diagnosis of corneal endotheliitis could be made with the detection of HSV-I DNA in aqueous humor by PCR and agarose gel electrophoresis, it is helpful for clinical treatment.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: تشخیص اتیولوژیک اندوتلیت قرنیه می‌تواند با تشخیص DNA HSV-I در زلالیه توسط PCR و الکتروفورز ژل آگارز انجام شود که برای درمان بالینی مفید است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تشخیص etiologic of corneal می تواند با کشف DNA HSV - ۱ در humor آبی توسط PCR و الکتروفورز ژل agarose (agarose)ایجاد شود، که برای درمان بالینی مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusions After penetrating keratoplasty, the wounds of corneal graft show tectonic instability and poor resistance to tension.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری پس از کراتوپلاستی نافذ، زخم‌های پیوند قرنیه ناپایداری تکتونیکی و مقاومت ضعیف در برابر کشش را نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بعد از نفوذ نفوذ، زخم ها ناشی از پیوند corneal، ناپایداری تکتونیکی و مقاومت ضعیف در برابر تنش را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Method: Corneal limbal cell autograft transplantation was performed on 31 cases ( 33 eyes ) with recurrent pterygium.
[ترجمه گوگل]روش: پیوند اتوگرافت سلول لیمبال قرنیه بر روی 31 مورد (33 چشم) با ناخنک عود کننده انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش پیوند corneal limbal corneal در ۳۱ مورد (۳۳ چشم)با pterygium تکراری انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the image shown, trichiasis has caused corneal scarring and loss of vision.
[ترجمه گوگل]در تصویر نشان داده شده، تریشیازیس باعث زخم قرنیه و از دست دادن بینایی شده است
[ترجمه ترگمان]در تصویر نشان داده شده، trichiasis جای زخم و از دست دادن بینایی را گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The proliferation and refreshment of corneal epithelium depends on corneal limbal stem cells. Corneal limbal stem cell deficiency can lead to visual disorder.
[ترجمه گوگل]تکثیر و شادابی اپیتلیوم قرنیه به سلول های بنیادی لیمبال قرنیه بستگی دارد کمبود سلول های بنیادی لیمبال قرنیه می تواند منجر به اختلال بینایی شود
[ترجمه ترگمان]تکثیر و تسکین بافت پوششی of به سلول های بنیادی corneal limbal بستگی دارد کاهش فقر سلول بنیادی می تواند منجر به اختلال بصری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Vitreous and retinal surgery poses a risk to corneal endothelium in the aphakic and pseudophakic eyes.
[ترجمه گوگل]جراحی زجاجیه و شبکیه خطری برای اندوتلیوم قرنیه در چشم‌های آفاکیک و کاذب ایجاد می‌کند
[ترجمه ترگمان]عمل vitreous و شبکیه چشم اندازی به ریسک اندوتلیوم در چشم های aphakic و pseudophakic وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Aim To evaluate the functional condition of corneal cells and to detect the degree of keratoconjunctivitis sicca using conjunctival impression cell test with acridine orange fluorescent staining.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی وضعیت عملکردی سلول‌های قرنیه و تشخیص میزان کراتوکونژونکتیویت سیکا با استفاده از آزمایش سلول‌های قالب‌گیری ملتحمه با رنگ‌آمیزی فلورسنت نارنجی آکریدین
[ترجمه ترگمان]هدف برای ارزیابی شرایط عملکردی سلول های corneal و تشخیص درجه of sicca با استفاده از تست سلول تاثیری conjunctival با رنگ آمیزی فلورسنت نارنجی نارنجی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Corneal epithelial cells formed unilaminar and stratified layers and cellular joins.
[ترجمه گوگل]سلول های اپیتلیال قرنیه لایه های یک لایه و طبقه ای و اتصالات سلولی را تشکیل دادند
[ترجمه ترگمان]سلول های اپی تلیال corneal unilaminar و لایه های لایه بندی شده و اتصال سلولی را تشکیل دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Main Outcome Measures Slit-lamp microscopic images of corneal dystrophy and graft.
[ترجمه گوگل]اندازه‌گیری‌های پیامد اصلی تصاویر میکروسکوپی با لامپ شکافی از دیستروفی قرنیه و پیوند
[ترجمه ترگمان]معیارهای پیامد اصلی، تصاویر میکروسکوپی روشن از فساد و اختلاس corneal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Corneal limbus stem cells are the source of corneal epithelial renewal and they help maintain the integrity of cornea.
[ترجمه گوگل]سلول های بنیادی لیمبوس قرنیه منبع تجدید اپیتلیال قرنیه هستند و به حفظ یکپارچگی قرنیه کمک می کنند
[ترجمه ترگمان]سلول های بنیادی corneal limbus منبع of epithelial هستند و به حفظ تمامیت قرنیه کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Other eye conditions can cause corneal ulcers, such as entropion, distichia, corneal dystrophy, and keratoconjunctivitis sicca .
[ترجمه گوگل]سایر بیماری‌های چشمی می‌توانند باعث زخم قرنیه شوند، مانند انتروپیون، دیستیشیا، دیستروفی قرنیه و کراتوکونژونکتیویت سیکا
[ترجمه ترگمان]بیماری های چشم دیگر می توانند باعث زخم corneal نظیر as، distichia، فساد corneal، و keratoconjunctivitis sicca شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In this paper, one corneal contour extraction algorithm based on the fusion of the adaptive thresholding and thinning algorithm is presented.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک الگوریتم استخراج کانتور قرنیه بر اساس ادغام الگوریتم آستانه تطبیقی ​​و نازک شدن ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک الگوریتم استخراج کانتور corneal مبتنی بر ادغام الگوریتم آستانه گذاری وفقی و الگوریتم نازک شدگی ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A pachometer is for measurement of corneal thickness.
[ترجمه گوگل]پکومتر برای اندازه گیری ضخامت قرنیه است
[ترجمه ترگمان]A برای اندازه گیری ضخامت corneal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به قرنیه (صفت)
corneal

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the cornea (transparent external coating of the eye)

پیشنهاد کاربران

بپرس