cork up


(در بطری را) گذاشتن، بستن

پیشنهاد کاربران

تو خود ریختن، بروز ندادن ( احساسات )
دسم . [ دَ ] ( ع مص ) سربند بستن شیشه را. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) . || بند کردن در را. ( از منتهی الارب ) . بستن در را. ( از اقرب الموارد ) .

بپرس