1. Corgi sent a full range of their model cars, including Rolls Royces and Porsches.
[ترجمه گوگل]کورگی طیف کاملی از خودروهای مدل خود از جمله رولز رویس و پورشه را ارسال کرد
[ترجمه ترگمان]Corgi ماشین های model از جمله رولز Royces و Porsches را به آنجا فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Once he nicked my entire Corgi transporter filled with cars and a train set.
[ترجمه گوگل]یک بار او کل ترابری کورگی من را که پر از ماشین و مجموعه قطار بود، زد
[ترجمه ترگمان]یه بار کل دستگاه Corgi که پر از ماشین و قطار بود رو سوراخ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A porcelain corgi in the window took her fancy.
[ترجمه گوگل]یک کورگی چینی در پنجره نظر او را جلب کرد
[ترجمه ترگمان]یک corgi چینی در پنجره، خیال او را به خود جلب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Sam, a corgi cross who belongs to the Watts family in Marton, was excitable, though not malicious.
[ترجمه گوگل]سام، یک کراس کورگی که متعلق به خانواده واتس در مارتون است، هیجانانگیز بود، هرچند بدخواه نبود
[ترجمه ترگمان]سام، یک صلیب خاکستری که متعلق به خانواده وات کین در Marton است، قابل excitable بود، هر چند بد نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Pembroke Welsh Corgi hails from Pembrokeshire, Wales, where, according to legend, it served as a steed for fairies (hence the saddle-like pattern on its coat).
[ترجمه گوگل]Pembroke Welsh Corgi اهل پمبروکشایر، ولز است، جایی که، طبق افسانه، به عنوان اسب برای پری ها خدمت می کرد (از این رو الگوی زین مانند روی کت آن است)
[ترجمه ترگمان]\"پمبروک اهل ولز\" از Pembrokeshire، ولز، است که بر طبق افسانه، آن به عنوان یک اسب توسن برای پری های دریایی عمل کرده است (از این رو الگوی زین مانند بر روی کتش)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This depicts a Pembroke Welsh Corgi with heavy but acceptable white markings.
[ترجمه گوگل]این یک پمبروک ولش کورگی را با علائم سفید سنگین اما قابل قبول به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]این یک گروه کوچک پمبروک اهل ولز با نشانه های سفید اما قابل قبولی را به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If you have a Corgi that is difficult to keep in coat, having already ruled out physical problems, you may need to address what you are feeding him.
[ترجمه گوگل]اگر کورگی دارید که نگهداشتن آن در کت دشوار است، زیرا قبلاً مشکلات جسمی را رد کردهاید، ممکن است لازم باشد به چیزی که به او غذا میدهید رسیدگی کنید
[ترجمه ترگمان]اگر یک Corgi دارید که نگهداشتن آن دشوار است، پس از آن که مشکلات جسمی را حل کردید، ممکن است نیاز داشته باشید که چیزی را که به او غذا می دهید، نشان دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If time permits, we can proceed to visit Corgi, guests will have opportunity to buy the finest knitwear products.
[ترجمه گوگل]اگر زمان اجازه دهد، میتوانیم برای بازدید از کورگی اقدام کنیم، مهمانان فرصتی برای خرید بهترین محصولات بافتنی خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]اگر مجوزهای زمانی وجود داشته باشد، ما می توانیم به دیدن Corgi برویم، مهمانان فرصت خواهند داشت که بهترین محصولات بافتنی را بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A remarkable example is the low-set Corgi, perhaps one foot tall at the shoulders, that can drive a herd of cows many times its size to pasture by leaping and nipping at their heels.
[ترجمه گوگل]یک مثال قابل توجه، کورگی کم ارتفاع، شاید یک پا در شانهها است که میتواند گلهای از گاوها را چندین برابر اندازه آن با جهش و نیش زدن به پاشنهها به مرتع برساند
[ترجمه ترگمان]یک مثال جالب این است که Corgi کوچک، شاید یک پا بلند بر روی شانه ها، که می تواند یک گله گاو را چندین برابر اندازه خود را به چراگاه براند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. How do you evaluate the corgi handling in the show?
[ترجمه گوگل]عملکرد کورگی در نمایش را چگونه ارزیابی می کنید؟
[ترجمه ترگمان]چگونه رفتار corgi در این برنامه را ارزیابی می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Elinor the corgi behaved with great propriety, while Mr Toshio Suzuki did headstands on the lawn.
[ترجمه گوگل]الینور کورگی بسیار درست رفتار میکرد، در حالی که آقای توشیو سوزوکی روی چمنها سر ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]الی نور الی نور، با ادب و نزاکت رفتار می کرد، در حالی که آقای Toshio سوزوکی، روی چمن ها افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This photo depicts a champion Pembroke Welsh Corgi male which clearly depicts the sable and white color.
[ترجمه گوگل]این عکس یک مرد قهرمان Pembroke Welsh Corgi را نشان می دهد که به وضوح رنگ سمور و سفید را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این تصویر یک پسر Corgi را به تصویر می کشد که به وضوح تصویر سیاه و سفید پوست را به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This corgi, dressed as an M23 New York bus, and his owner Ben, whose child was in on the costume, won "Best in Show" at the event.
[ترجمه گوگل]این کورگی، با لباس اتوبوس M23 نیویورک، و صاحبش بن، که فرزندش در این لباس حضور داشت، جایزه "بهترین نمایش" را در این رویداد دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]این corgi، که به عنوان یک اتوبوس نیو یورک به تن داشت، و صاحب او بن، که کودکش لباس پوشیده بود، در نمایشگاه \"بهترین نمایش\" را برنده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. How do you evaluate the corgi grooming in the show?
[ترجمه گوگل]نظافت کورگی در نمایش را چگونه ارزیابی می کنید؟
[ترجمه ترگمان]شما در این برنامه چه رفتاری را مورد ارزیابی قرار می دهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. British artist Mark McGowan eats a piece of corgi dog meat as he protests in London, May 2 200
[ترجمه گوگل]هنرمند بریتانیایی مارک مک گوان در حالی که در لندن تظاهرات می کند، یک تکه گوشت سگ کورگی می خورد، 2 مه 200
[ترجمه ترگمان]مارک McGowan، هنرمند بریتانیایی، در روز ۲ ماه مه در لندن تکه ای گوشت سگ corgi می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید