اسم ( noun )
• (1) تعریف: a thick string or twine.
• مشابه: line, mesh, tie, twine
• مشابه: line, mesh, tie, twine
- We strung a cord between two trees and used it as a clothesline.
[ترجمه امیر خالقی] ما یک طناب بین دو درخت بستیم و از آن به عنوان بندرخت استفاده کردیم.|
[ترجمه گوگل] یک بند ناف بین دو درخت گذاشتیم و از آن به عنوان بند رخت استفاده کردیم[ترجمه ترگمان] یک طناب بین دو درخت به هم وصل کردیم و از آن به عنوان یک clothesline استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The box was tied up with two strong cords.
[ترجمه گوگل] جعبه را با دو طناب محکم بسته بودند
[ترجمه ترگمان] جعبه با دوتا طناب محکم بسته شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] جعبه با دوتا طناب محکم بسته شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a flexible electrical cable with a protective covering, used to supply power from an outlet to an appliance.
• مشابه: cable
• مشابه: cable
- Did you connect the power cord?
[ترجمه گوگل] سیم برق رو وصل کردی؟
[ترجمه ترگمان] سیم برق رو وصل کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] سیم برق رو وصل کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: any part of the body resembling a cord, such as the spinal cord.
• (4) تعریف: a unit of volume used for fuel wood, equal to 128 cubic feet or 3.6 cubic meters, arranged in a pile measuring four by four by eight feet.
• (5) تعریف: a binding, restraining, or restrictive force.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cords, cording, corded
حالات: cords, cording, corded
• (1) تعریف: to provide a cord for (an appliance).
• (2) تعریف: to stack (fuel wood) in cords.
• (3) تعریف: to tie or bind with a cord or cords.