معنی: مرجان، بسد، مرجانیمعانی دیگر: (جانورشناسی) مرجان، بستا، خروهک، سرخ مایل به زرد (coral pink و coral red هم می گویند)، بسدی، بستایی، ساخته شده از مرجان، (از ریشه ی عربی یا عبری)، انواع جانوران پر پا (polyps) که تک یا در گروه زیست می کنند (به ویژه راسته ی scleractinia)، مرجان سرخ (که در گوهرسازی کاربرد دارد)، (در لابستر) تخمدان
• (1)تعریف: the hard skeleton secreted by certain marine polyps of tropical seas, deposited in masses that form reefs or atolls.
• (2)تعریف: a yellowish red or pink color.
• (3)تعریف: the unfertilized eggs of the lobster.
صفت ( adjective )
• (1)تعریف: made of coral.
• (2)تعریف: of or pertaining to the color coral.
جمله های نمونه
1. coral is formed by a process of accretion
مرجان از طریق فرایند انباشتگی تشکیل می شود.
2. a coral island
جزیره ی (آبخست) مرجانی
3. a coral necklace
گردنبند مرجانی
4. my lover's coral lips
لب های سرخ دلدار من
5. each species of coral has its own characteristic color
هریک از گونه های مرجان رنگ ویژه ی خود را دارد.
6. True coral needs no painter's brush.
[ترجمه گوگل]مرجان واقعی نیازی به قلم موی نقاش ندارد [ترجمه ترگمان]مرجان واقعی نیاز به برس کشیدن ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. An unspoilt coral reef encloses the bay.
[ترجمه گوگل]صخره مرجانی دست نخورده ای خلیج را محصور کرده است [ترجمه ترگمان]یک رگه مرجان مرجانی در خلیج است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Oil spills are having a devastating effect on coral reefs in the ocean.
[ترجمه Chris] آلودگی های نفتی تاثیرات مخربی بر روی صخره های مرجانی در اقیانوس بر جای میگذارند.
|
[ترجمه گوگل]نشت نفت تأثیر مخربی بر صخره های مرجانی در اقیانوس دارد [ترجمه ترگمان]ریزش های نفتی تاثیر مخربی بر روی صخره های مرجانی در اقیانوس دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A coral reef is built by the accretion of tiny, identical organisms.
[ترجمه گوگل]یک صخره مرجانی از تجمع موجودات ریز و یکسان ساخته شده است [ترجمه ترگمان]یک صخره مرجانی توسط the موجودات کوچک و مشابه ساخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Big waves hammered at the coral reef.
[ترجمه گوگل]امواج بزرگی در صخره های مرجانی کوبیدند [ترجمه ترگمان]امواج بزرگ بر صخره های مرجانی می کوبند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Although the coral looks hard, it is very delicate.
[ترجمه گوگل]اگرچه مرجان سخت به نظر می رسد، اما بسیار ظریف است [ترجمه ترگمان]اگرچه مرجان به نظر سخت میاد خیلی حساسه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The ship was wrecked on a coral reef.
[ترجمه گوگل]کشتی در صخره های مرجانی غرق شد [ترجمه ترگمان]کشتی در یک صخره مرجانی غرق شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Coral is formed by certain types of polyp.
[ترجمه گوگل]مرجان توسط انواع خاصی از پولیپ تشکیل می شود [ترجمه ترگمان]مرجان با انواع خاصی از پلیپ شکل می گیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Coral can be yellow, blue, or green.
[ترجمه گوگل]مرجان می تواند زرد، آبی یا سبز باشد [ترجمه ترگمان]مرجان می تواند زرد، آبی یا سبز باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
مرجان (اسم)
coral
بسد (اسم)
coral
مرجانی (صفت)
coral
تخصصی
[زمین شناسی] مرجان الف) یک نام کلی برای هر کدام از گروه بزرگ موجودات زنده بی مهره ثابت کف زی (پولیپها ) در دریا که متعلق به رده آنتوزوآ (شاخه کوالنتراتا) می باشند و در دریاهای جدید بین مدارهای گرم گسترش داشته و در سابقه یا رکورد فسیلی در تمام دوره های بعد از کامبرین فراوان می باشد. این موجودات تولید اسکلتهای خارجی کربنات کلسیم را می کند و به عنوان موجودات تک رست یا در کلونی ها وجود دارند. ب) یک ماده سخت آهکی که از اسکلت پیوسته تراوش شده/ تولید شده توسط پولیپهای مرجانی برای حفاظت و محل زندگی شان ساخته شده است و در نمونه های منفرد با رشد گیاهی بر روی کف دریا و یا به شکل تجمع های سخت شده گسترده یافت می شود. ج ) یک بخش یا تکه از مرجان.
انگلیسی به انگلیسی
• hard colored skeleton secreted by certain marine polyps; reef of such skeletons; anything made of coral (jewelry, etc.) coral is a hard substance which is found in certain ocean areas. it is formed from the skeletons of very small sea animals.
پیشنهاد کاربران
مَرجان دریایی یکی از جانوران ساده است که در شاخه مرجانیان و رده گُل سان زیان ( آنتوزوآ ) رده بندی می شود.
coral ( اقیانوس شناسی ) واژه مصوب: مرجان تعریف: 1. گروهی از موجودات کف زی ( benthos ) وابسته به ردۀ آنتوزوآ ( Anthozoa ) که به صورت منفرد یا جمعی زندگی می کنند|||2. اسکلت آهکی باقی مانده از گروهی از موجودات کف زی وابسته به ردۀ آنتوزوآ