copulate

/ˈkɑːpjəˌlet//ˈkɒpjʊleɪt/

معنی: مقاربت جنسی کردن، جماع کردن
معانی دیگر: جفت گیری کردن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: copulates, copulating, copulated
مشتقات: copulatory (adj.), copulation (n.)
• : تعریف: to engage in the physical joining of sexual organs for the depositing of sperm.
مشابه: mate

جمله های نمونه

1. some animals copulate once a year
برخی از جانوران سالی یک بار جفت گیری می کنند.

2. Some animals perform elaborate mating rituals before they copulate.
[ترجمه گوگل]برخی از حیوانات قبل از جفت گیری آیین های مفصلی را انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]برخی از حیوانات، مراسم جفت گیری استادانه را قبل از copulate انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Whales take twenty-four hours to copulate.
[ترجمه گوگل]نهنگ ها بیست و چهار ساعت طول می کشد تا جفت شوند
[ترجمه ترگمان]نهنگ ها بیست و چهار ساعت وقت می گیرند تا به copulate برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This probably explains why male dunnocks copulate with such extraordinary frequency - about ten times a day.
[ترجمه گوگل]این احتمالاً توضیح می‌دهد که چرا دنوک‌های نر با چنین فرکانس فوق‌العاده‌ای - حدود ده بار در روز - همراه می‌شوند
[ترجمه ترگمان]احتمالا این توضیح میده که چرا اون هر روز ده بار با فرکانس فوق العاده ای جفت و جور می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Male wasps, deceived, attempt to copulate with it.
[ترجمه گوگل]زنبورهای نر فریب خورده سعی می کنند با آن معاشرت کنند
[ترجمه ترگمان]، زنبور نر، فریب دادن، فریب دادن، تلاش برای جفت کردن با اون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Within it, they copulate and lay eggs.
[ترجمه گوگل]در داخل آن جفت می شوند و تخم می گذارند
[ترجمه ترگمان]در این مورد، با هم جفت می شن و تخم میزارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is no selection on females to copulate with as many males as possible.
[ترجمه گوگل]هیچ انتخابی در مورد زنان وجود ندارد که تا آنجا که ممکن است با مردان بیشتری همراه شود
[ترجمه ترگمان]هیچ انتخابی برای ماده ها وجود ندارد که تعداد بیشتری از مردان را تا حد امکان با هم مقایسه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To copulate with ( a ewe ) . Used of a ram.
[ترجمه گوگل]با ( میش ) جفت شدن از قوچ استفاده شده
[ترجمه ترگمان]برای ارتباط دادن با (یک میش) مورد استفاده یک قوچ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But do you copulate where to buy smashing World of Warcraft CD Key?
[ترجمه گوگل]اما آیا می‌خواهید از کجا می‌توانید CD Key World of Warcraft را خریداری کنید؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا مطمئنید که می خواهید دنیای smashing World of Warcraft را بخرید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I want all the kids to copulate me.
[ترجمه گوگل]از همه بچه ها می خواهم که با من کنار بیایند
[ترجمه ترگمان]من همه بچه ها رو می خوام که با من جفت و جور کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. During the time she is paired to a male, the female allows no other males to copulate with her.
[ترجمه گوگل]در طول مدتی که او با یک نر جفت می شود، ماده به هیچ مرد دیگری اجازه نمی دهد که با او جفت شود
[ترجمه ترگمان]در طول زمانی که با یک مرد جفت می شود، ماده به هیچ مرد دیگری اجازه نمی دهد که با او بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Why did human oestrus fade almost entirely away so that human beings copulate when one partner is not fertile?
[ترجمه گوگل]چرا فحلی انسان تقریباً به طور کامل محو شد به طوری که وقتی یکی از شرکا بارور نیست، انسان ها با هم جفت می شوند؟
[ترجمه ترگمان]چرا oestrus انسانی تقریبا به طور کامل محو می شوند به طوری که انسان ها زمانی که یک شریک بارور نشده است، تکثیر می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A male is potentially capable of fertilizing hundreds of females, if he could only copulate with them.
[ترجمه گوگل]یک نر به طور بالقوه قادر است صدها ماده را بارور کند، در صورتی که فقط بتواند با آنها جفت شود
[ترجمه ترگمان]یک مرد به طور بالقوه قادر به بارور کردن صدها زن است، اگر بتواند با آن ها رقابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مقاربت جنسی کردن (فعل)
copulate

جماع کردن (فعل)
couple, ride, copulate

انگلیسی به انگلیسی

• mate, engage in sexual intercourse, couple
when a female and a male animal copulate, their sex organs come together so that fertilization can take place; a formal word.

پیشنهاد کاربران

to have sexual intercoarse
copulate with me ela
ولی بهتره بگیم جفت گیری
یعنی برقراری رابطه جنسی بین جنس نر و ماده که برای ادامه نسل میباشد و در این جریان semen جاندار نر وارد دستگاه تناسلی جنس ماده شده سپس رحم و بعد به تخمدان رسیده و سپس اسپرم وارد تخمدان شده و آنرا بارور میکند. نتیجتا عمل لقاح صورت میگیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

پس به این جریان میگن جفت گیری که جنس ماده باردار شده و نوزاد یا نوزادانی را بدنیا میاورد که در تمام موجودات زنده از جمله انسان به منظور ادامه نسل اتفاق میفته.
مثلا some animals copulate once a year
پس میشه گفت سکس کردن معنا میده ولی بیشتر برای جفت گیری ( سکسی که به جهت تولید مثل باشه و نتیجا به دنیا اومدن نوزادان هن ختم بشه )

بپرس