1. Using the copula function technology, may take the relativity and the correlation pattern organically into together.
 [ترجمه گوگل]با استفاده از فناوری تابع کوپولا، ممکن است نسبیت و الگوی همبستگی به صورت ارگانیک با هم درآیند 
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فن آوری تابع copula، ممکن است نسبیت و الگوی همبستگی را به طور ارگانیک با هم در نظر بگیرید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. This paper mainly research Copula theory and its using in credit risk management.
 [ترجمه گوگل]این مقاله عمدتاً به بررسی نظریه کوپولا و کاربرد آن در مدیریت ریسک اعتباری میپردازد 
[ترجمه ترگمان]این مقاله عمدتا نظریه copula تحقیق و استفاده آن در مدیریت ریسک اعتباری است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Logically, it is merely the copula of a judgement.
 [ترجمه گوگل]منطقاً، این صرفاً مصداق یک قضاوت است 
[ترجمه ترگمان]از نظر منطق، این فقط یک قضاوت منطقی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Results show that the Copula based method produces better backtest results than the traditional variance - covariance method.
 [ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که روش مبتنی بر کوپولا نتایج بهتری نسبت به روش سنتی واریانس - کوواریانس ایجاد می کند 
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که روش مبتنی بر copula نتایج بهتری نسبت به روش واریانس - واریانس سنتی بدست می دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The 5th chapter applys the new Copula model to a last survivor annuity and calculates out the net single premium.
 [ترجمه گوگل]فصل پنجم مدل جدید کوپولا را برای آخرین سالیانه بازمانده اعمال میکند و حق بیمه خالص را محاسبه میکند 
[ترجمه ترگمان]فصل پنجم، مدل جدید copula را به عنوان یک مقرری سالانه به پایان می رساند و هزینه واحد خالص را محاسبه می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Copula net diagram is an important tool for guiding the cupola operation.
 [ترجمه گوگل]نمودار شبکه کوپولا ابزار مهمی برای هدایت عملیات کوپولاست 
[ترجمه ترگمان]نمودار شبکه copula یک ابزار مهم برای هدایت عملیات گنبد است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. In ` George became ill', the verb ` became'is a copula.
 [ترجمه گوگل]در «جرج مریض شد»، فعل « شد» یک جفت است 
[ترجمه ترگمان]در \"جورج بیمار\" شد، فعل \"a\" شد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Here are three of the most noticeable grammatical traits: Omission of the copula is: You out the game.
 [ترجمه گوگل]در اینجا سه مورد از قابل توجه ترین ویژگی های دستوری آورده شده است: حذف copula این است: شما از بازی خارج می شوید 
[ترجمه ترگمان]در اینجا سه مورد از مهم ترین مشخصه های دستوری عبارتند از: Omission از the: شما از بازی خارج می شوید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. This article's emphasis studies the random variable using the copula function to describe tail dependence.
 [ترجمه گوگل]تاکید این مقاله متغیر تصادفی را با استفاده از تابع copula برای توصیف وابستگی دنباله مطالعه می کند 
[ترجمه ترگمان]این مقاله به مطالعه متغیر تصادفی با استفاده از تابع copula برای توصیف وابستگی دم می پردازد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. The time - varying correlation matrix derived by the Clayton copula captures the correlation of extreme events.
 [ترجمه گوگل]ماتریس همبستگی متغیر زمان که توسط جفت کلایتون به دست آمده است، همبستگی رویدادهای شدید را نشان می دهد 
[ترجمه ترگمان]ماتریس همبستگی زمان - متغیری که از اثر کلی تون مشتق شده است، همبستگی رویداده ای افراطی را نشان می دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Kendall is criterion of comparing the dependence of different kinds of Copula.
 [ترجمه گوگل]کندال معیار مقایسه وابستگی انواع کوپولاست 
[ترجمه ترگمان]کندال معیاری برای مقایسه وابستگی انواع مختلف of است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The subject and predicate nominal must be connected by a linking verb, also called copula.
 [ترجمه گوگل]اسم فاعل و محمول باید با یک فعل پیوند دهنده که کوپولا نیز نامیده می شود به هم متصل شوند 
[ترجمه ترگمان]تابع و گزاره اسمی باید با یک فعل ارتباطی که also نامیده می شود متصل شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید