coptic

/ˈkɑːptɪk//ˈkɒptɪk/

زبان قبطی (که زبان مصریان باستان بود)، وابسته به قبطی ها و فرهنگ آنان، قبطی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the Afro-Asiatic language of ancient Egypt now extinct except for ritual use in the Coptic Church.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or relating to the Copts or their language or culture.

(2) تعریف: of or relating to the Coptic Church.

جمله های نمونه

1. The Coptic Church is among the oldest churches of Christianity.
[ترجمه گوگل]کلیسای قبطی یکی از قدیمی ترین کلیساهای مسیحیت است
[ترجمه ترگمان]کلیسای قبطی از قدیمی ترین کلیساهای مسیحیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He would lose all credibility with the Coptic community.
[ترجمه گوگل]او تمام اعتبار خود را نزد جامعه قبطی از دست داد
[ترجمه ترگمان]او همه اعتبار خود را با جامعه قبطی از دست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Coptic woman hesitated, then picked up the reticule and hurried after Mena.
[ترجمه گوگل]زن قبطی تردید کرد، سپس مشبک را برداشت و با عجله دنبال منا رفت
[ترجمه ترگمان]زن قبطی مکث کرد، کیف را برداشت و به دنبال مینا به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Owen had borrowed the wife of a Coptic colleague as a companion for Jane Postlethwaite.
[ترجمه گوگل]اوون همسر یکی از همکاران قبطی را به عنوان همراه جین پستلث وایت قرض گرفته بود
[ترجمه ترگمان]اوون همسرش را به عنوان همدم جین Postlethwaite به امانت گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They came up the steps with a Coptic woman in a long black gown and veil.
[ترجمه گوگل]آنها با زنی قبطی با لباس مشکی بلند و چادر از پله ها بالا آمدند
[ترجمه ترگمان]با لباس خواب مشکی بلندی از پله ها بالا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Earlier this month they attacked property belonging to Coptic Christians, burning their churches, shops and homes.
[ترجمه گوگل]در اوایل این ماه، آنها به اموال متعلق به مسیحیان قبطی حمله کردند و کلیساها، مغازه ها و خانه های آنها را به آتش کشیدند
[ترجمه ترگمان]در اوایل این ماه آن ها به اموال متعلق به مسیحیان قبطی، کلیساها، مغازه ها و خانه ها حمله کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mourners also gathered for mass inside the Saints Coptic Church in Alexandria to grieve for the victims of an explosion outside the church early Saturday.
[ترجمه گوگل]عزاداران همچنین برای عزاداری در داخل کلیسای قبطی مقدس در اسکندریه گرد هم آمدند تا برای قربانیان انفجار در بیرون کلیسا در اوایل روز شنبه سوگواری کنند
[ترجمه ترگمان]سوگواران همچنین برای عزاداری برای قربانیان انفجار در بیرون کلیسا در اوایل روز شنبه گرد هم آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He is an Arab who is a Coptic Christian with a Jewish wife.
[ترجمه گوگل]او یک عرب مسیحی قبطی با همسری یهودی است
[ترجمه ترگمان]او یک عرب مسیحی است که یک مسیحی قبطی با یک زن یهودی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. IN JULY, thousands of fist - Coptic Christians gathered at Cairo's main cathedral.
[ترجمه گوگل]در ژوئیه، هزاران مشت - مسیحیان قبطی در کلیسای جامع اصلی قاهره جمع شدند
[ترجمه ترگمان]در ژولای، هزاران مسیحی قبطی در کلیسای جامع قاهره جمع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Medieval accounts from the Coptic Church, the ancient church of Egypt, praise Sultan al-Kamil for his tolerance.
[ترجمه گوگل]روایت‌های قرون وسطایی از کلیسای قبطی، کلیسای باستانی مصر، سلطان الکامل را به خاطر بردباری‌اش می‌ستایند
[ترجمه ترگمان]قرون وسطی از کلیسای قبطی، کلیسای قدیمی مصر تمجید کرد و سلطان al را به خاطر تحمل اش تحسین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Well - funded by rich patrons, the Coptic church remains extremely conservative.
[ترجمه گوگل]کلیسای قبطی که به خوبی توسط حامیان ثروتمند تأمین می شود، بسیار محافظه کار است
[ترجمه ترگمان]با سرمایه گذاری حامیان ثروتمند، کلیسای قبطی به شدت محافظه کار باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Strange that the Coptic church should want to go there.
[ترجمه گوگل]عجیب است که کلیسای قبطی بخواهد به آنجا برود
[ترجمه ترگمان]عجیب بود که کلیسای قبطی باید به آنجا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He said that in Egypt, Coptic Christians, women and young people have been grossly underrepresented in government.
[ترجمه گوگل]او گفت که در مصر، مسیحیان قبطی، زنان و جوانان به شدت در دولت حضور ندارند
[ترجمه ترگمان]او گفت که در مصر، مسیحیان قبطی، زنان و جوانان به طور برجسته در دولت مشارکت داشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Also the Fathers of the Coptic Church, who usually wrote in Greek, addressed some of their works to the Egyptian monks in Coptic .
[ترجمه گوگل]همچنین پدران کلیسای قبطی که معمولاً به زبان یونانی می نوشتند، برخی از آثار خود را به زبان قبطی خطاب به راهبان مصری می کردند
[ترجمه ترگمان]همچنین پدران کلیسای قبطی که معمولا به زبان یونانی نوشته و برخی از آثار خود را به راهبان مصری در Coptic خطاب می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There were remnants of a Coptic church on the site, and Dominicans were interested in the history of Christianity.
[ترجمه گوگل]بقایای یک کلیسای قبطی در این مکان وجود داشت و دومینیکن ها به تاریخ مسیحیت علاقه مند بودند
[ترجمه ترگمان]بقایای یک کلیسای قبطی در محل وجود داشت، و دومینیکیان به تاریخ مسیحیت علاقه داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the copts (people descended from the ancient egyptians); of or pertaining to the coptic church (native egyptian christian church)
ancient egyptian language

پیشنهاد کاربران

بپرس