copra

/ˈkoprə//ˈkɒprə/

معنی: مغز نارگیل
معانی دیگر: نارگیل خشک (که از آن روغن نارگیل می گیرند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: dried coconut flesh, from which oil is removed for use in various products.

جمله های نمونه

1. copra oil
روغن نارگیل

2. Everywhere was the rank smell of copra drying.
[ترجمه گوگل]همه جا بوی درجه خشک شدن کوپرا می داد
[ترجمه ترگمان]در همه جا بوی تعفن مغز نارگیل به مشام می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The goods actually supplied consisted of copra cake combined with a quantity of castor oil, the latter being poisonous to cattle.
[ترجمه گوگل]کالاهای عرضه شده شامل کیک کوپرا همراه با مقداری روغن کرچک بود که این روغن برای گاو سمی بود
[ترجمه ترگمان]این کالاها در واقع شامل کیک نارگیل شده بود که مقداری روغن کر چک و دومی برای گاو زهرآگین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Coconut (copra), palm kernel or babassu oil and fractions thereof, whether or not refined, but not chemically modified.
[ترجمه گوگل]روغن نارگیل (کوپرا)، هسته خرما یا روغن باباسو و کسری از آن، اعم از تصفیه شده یا نشده، اما اصلاح نشده شیمیایی
[ترجمه ترگمان]نارگیل (مغز نارگیل)، هسته خرما و یا babassu روغن و کسری از آن، چه پالایش نشده، اما به طور شیمیایی اصلاح نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Astronaut Tim Copra will replace Japanese astronaut Koichi Wakata, who has been living aboard the station since March.
[ترجمه گوگل]فضانورد تیم کوپرا جایگزین فضانورد ژاپنی کویچی واکاتا می شود که از ماه مارس در ایستگاه زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]فضانورد تیم copra فضانورد ژاپنی Koichi Wakata است که از ماه مارس در خارج از این ایستگاه زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Industry: soap, coconut oil, tourism, copra.
[ترجمه گوگل]صنعت: صابون، روغن نارگیل، گردشگری، کوپرا
[ترجمه ترگمان]صنعت: صابون، روغن نارگیل، گردشگری، مغز نارگیل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some successful examples which designed by COPRA are discussed and showed in this paper.
[ترجمه گوگل]برخی از نمونه های موفق طراحی شده توسط COPRA در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]برخی مثال های موفق که توسط copra طراحی شده اند مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But others like groundnut and copra are widely used in animal feed and are of crucial economic importance to countries in Asia.
[ترجمه گوگل]اما موارد دیگری مانند بادام زمینی و کوپرا به طور گسترده در خوراک دام استفاده می شود و برای کشورهای آسیایی از اهمیت اقتصادی حیاتی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]اما برخی دیگر مانند groundnut و مغز نارگیل به طور گسترده در خوراک حیوانات به کار می روند و از اهمیت حیاتی اقتصادی برای کشورها در آسیا برخوردار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tourism and copra production are the leading industries of the island.
[ترجمه گوگل]گردشگری و تولید کوپرا صنایع پیشرو جزیره هستند
[ترجمه ترگمان]صنعت گردشگری و مغز نارگیل صنایع اصلی این جزیره هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The leading export is the coconut product copra, which accounts for about two-thirds of export revenue.
[ترجمه گوگل]صادرات پیشرو محصول نارگیل کوپرا است که حدود دو سوم درآمد صادراتی را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]صادرات عمده نارگیل محصول نارگیل است که دو سوم درآمد صادرات را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some successful examples which designed by COPRA are discussed and.
[ترجمه گوگل]برخی از نمونه های موفق طراحی شده توسط COPRA مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]برخی مثال های موفق که توسط copra طراحی شده اند مورد بحث و بررسی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Five bags of copra are soaked because they were stacked near the bilge.
[ترجمه گوگل]پنج کیسه کوپرا خیس می شوند زیرا در نزدیکی آب انباشته شده بودند
[ترجمه ترگمان]پنج کیسه مغز نارگیل به خاطر سطل آب خیس شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Port is mainly engaged in copra, coconut oil, rubber and transportation boards and timber exports.
[ترجمه گوگل]بندر عمدتاً در صادرات کوپرا، روغن نارگیل، لاستیک و تخته های حمل و نقل و صادرات چوب مشغول است
[ترجمه ترگمان]بندر عمدتا در مغز نارگیل، روغن نارگیل، لاستیک و حمل و نقل الوار قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Merchants followed hot on their heels selling fabrics and other manufactured goods in exchange for copra oil.
[ترجمه گوگل]بازرگانان به شدت به دنبال فروش پارچه و سایر کالاهای تولیدی در ازای روغن کوپرا بودند
[ترجمه ترگمان]بازرگانان به دنبال صادرات پارچه و دیگر کالاهای تولید شده در ازای نفت مغز نارگیل بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مغز نارگیل (اسم)
copra

انگلیسی به انگلیسی

• dried coconut kernel from which coconut oil is extracted

پیشنهاد کاربران

بپرس