coppice

/ˈkɒpɪs//ˈkɒpɪs/

معنی: بیشه، هیمه زار
معانی دیگر: رجوع شود به: copse

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of copse.

جمله های نمونه

1. It is best to coppice the trees in the winter before the sap rises.
[ترجمه گوگل]بهتر است درختان را در فصل زمستان قبل از بلند شدن شیره درختان پر کنید
[ترجمه ترگمان]خیلی بهتر است که قبل از طلوع آفتاب درختان را coppice
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Growing alternative crops such as short rotation coppice as energy crops and fibre crops such as flax and hemp showed promise.
[ترجمه گوگل]رشد محصولات جایگزین مانند شاخه های کوتاه تناوب به عنوان محصولات انرژی زا و محصولات فیبری مانند کتان و کنف امیدوار کننده بود
[ترجمه ترگمان]کاشت محصولات جایگزین مانند محصولات انرژی و الیاف نخ مانند کتان و بوته شاهدانه قول داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The second crop was of underwood and coppice, with felling taking place at intervals of seven years or so.
[ترجمه گوگل]دومین محصول زیرچوبی و شاخه ای بود که قطع آن در فواصل هفت ساله یا بیشتر انجام می شد
[ترجمه ترگمان]محصول دوم of و coppice بود با افتادن در فواصل هفت سال یا بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Give them time, and the rest of the coppice wood would also find a good home.
[ترجمه گوگل]به آنها زمان بدهید، بقیه چوب های پرتگاه نیز خانه خوبی پیدا می کنند
[ترجمه ترگمان]به آن ها فرصت بدهید و بقیه درختان جنگلی خانه خوبی را پیدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Much Wealden woodland has been managed as coppice, often in combination with standard trees, principally oak.
[ترجمه گوگل]بسیاری از جنگل‌های Wealden به‌عنوان شاخه‌ای اداره می‌شوند، اغلب در ترکیب با درختان استاندارد، عمدتا بلوط
[ترجمه ترگمان]بخش عمده ای از جنگل جنگلی به عنوان coppice و اغلب در ترکیب با درختان استاندارد، عمدتا چوب بلوط مدیریت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The rows of hazel coppice emphasised the atmosphere of decay.
[ترجمه گوگل]ردیف های پرتگاه فندقی بر فضای پوسیدگی تأکید می کرد
[ترجمه ترگمان]The of بر جو فساد تاکید می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On then-meadows and hayfields there is birch coppice chirping joyfully. Flocks of thousand of migrating birds feed upon banks of fenny rivers.
[ترجمه گوگل]در آن زمان چمنزارها و مزارع یونجه، شاخه های توس با شادی غواصی می کنند دسته‌های هزار پرنده مهاجر از سواحل رودخانه‌های بامزه تغذیه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]در این موقع علف ها و hayfields درختان غان را شاد می کنند هزاران پرنده مهاجر از پرندگان مهاجر به سواحل رودخانه باتلاقی تغذیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A preliminary survey of bryophytes on the coppice of Buxus sinica in Huanggan Shan, Wuyi Mountain.
[ترجمه گوگل]بررسی اولیه بریوفیت ها بر روی شاخه های Buxus sinica در Huanggan Shan، کوه Wuyi
[ترجمه ترگمان]نقشه برداری مقدماتی of در the of در Huanggan Shan، کوه Wuyi
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some, such as the short-rotation willow coppice, will decontaminate soil that has been polluted with wastewater or heavy metals as it grows.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها، مانند پرزهای بید با چرخش کوتاه، خاکی را که با فاضلاب یا فلزات سنگین آلوده شده است، در حین رشد، ضد آلودگی می کنند
[ترجمه ترگمان]برخی، مانند the - کوتاه، خاکی که با آب و یا فلزات سنگین آلوده شده است، پاک سازی خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And now I will at times explore every little 2nook of some poor 30)coppice with almost anxious footsteps, so deep a hold has this imagination upon me.
[ترجمه گوگل]و اکنون من گاهی هر دو گوشه ی کوچک 30) پرتگاه فقیر را با گام های تقریباً مضطرب کاوش می کنم، چنان گیرایی عمیقی که این تخیل را به ذهنم می رساند
[ترجمه ترگمان]و من گاه گاه در گوشه و گوشه چشمم به هر گوشه کوچکی از درختان سی لوا می بینم که تقریبا مضطرب و مضطرب به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Why the dress, you poor dear-the picture you coppice of the girl in the hall.
[ترجمه گوگل]چرا لباس، ای عزیز بیچاره-عکسی که از دختر تو هال میکنی
[ترجمه ترگمان]- چرا این لباس را کرده ای عزیزم - تصویر آن دختر توی تالار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yet until the 1950s most had been managed as coppice since Norman times.
[ترجمه گوگل]با این حال، تا دهه 1950، بیشتر آنها از زمان نورمن ها به عنوان پرتگاه اداره می شدند
[ترجمه ترگمان]با این حال تا دهه ۱۹۵۰ بسیاری از آن ها از زمان Norman managed بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There was a scuffle, and then a woman's giggle, among the undergrowth toward the centre of the small coppice.
[ترجمه گوگل]یک زد و خورد و سپس قهقهه زن در میان درختان زیر درخت به سمت مرکز پرچین کوچک رخ داد
[ترجمه ترگمان]جنجالی در کار بود و بعد صدای خنده یک زن در میان بوته های انبوه درختان کوچک به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Apart from the Rhizophora spp., many of the principal species coppice readily.
[ترجمه گوگل]به غیر از گونه‌های Rhizophora، بسیاری از گونه‌های اصلی به‌راحتی جفت می‌شوند
[ترجمه ترگمان]به غیر از گونه های Rhizophora بسیاری از گونه های اصلی به آسانی coppice
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But left there are by now vast forests which engulfed all trails of human beings so fast. On then-meadows and hayfields there is birch coppice chirping joyfully.
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر جنگل‌های وسیعی باقی مانده‌اند که همه مسیرهای انسان را به سرعت فراگرفته است در آن زمان چمنزارها و مزارع یونجه، شاخه های توس با شادی غواصی می کنند
[ترجمه ترگمان]اما اکنون در جنگل های پهناور که تمامی موجودات انسانی را به سرعت فرو می برد، باقی می ماند در این موقع علف ها و hayfields درختان غان را شاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیشه (اسم)
forest, wood, bosk, grove, thicket, glade, bosquet, bosket, brake, coppice, brushwood, holt, shaw

هیمه زار (اسم)
coppice

انگلیسی به انگلیسی

• grove; copse, thicket of bushes or small trees
a coppice is a small group of trees growing very close to each other.

پیشنهاد کاربران

بیشه ای از درختان یا درختچه هایی که به طور منظم قطع می شن تا دوباره رشد کنن
واژه ی "coppice" هم به صورت اسم و هم به صورت فعل استفاده می شه و به یک روش سنتی در مدیریت جنگل اشاره داره که در اون درختان یا درختچه ها به طور دوره ای از سطح زمین بریده می شن تا دوباره جوانه بزنن و رشد کنن — این کار باعث تولید پایدار چوب و حفظ تنوع زیستی می شه.
...
[مشاهده متن کامل]

( فعل ) : قطع کردن درختان از سطح زمین برای تحریک رشد دوباره
مثال؛
The company began to coppice the woodland for conservation purposes. ( شرکت شروع به قطع دوره ای درختان جنگل برای اهداف حفاظتی کرد. )
Much coppice is no longer managed as such. ( بسیاری از بیشه ها دیگه به صورت سنتی مدیریت نمی شن. )
Coppices of oak were cultivated for firewood. _ ( بیشه های بلوط برای تهیه هیزم پرورش داده می شدن. )

شاخه زاد