copped

/ˈkɑːp//kɒp/

نوک دار

جمله های نمونه

1. somebody copped my book
یک کسی کتاب مرا بلند کرد.

2. they copped the best seats
آنها بهترین صندلی ها را اشغال کردند.

پیشنهاد کاربران

بپرس