copacetic


معنی: جذاب، عالی، عمده، درجه یک
معانی دیگر: copesetic ز، - امر

جمله های نمونه

1. His smile said that everything was copacetic.
[ترجمه دریا] لبخندش گفت ( نشون می داد ) که همه چی عالی بود
|
[ترجمه گوگل]لبخندش می‌گفت که همه چیز آرام است
[ترجمه ترگمان]لبخندش گفت همه چی عالیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And if your goal is for a copacetic family visit, all parties might want to try to avoid falling back into old household roles.
[ترجمه گوگل]و اگر هدف شما یک ملاقات خانوادگی صمیمی است، همه طرفین ممکن است بخواهند از قرار گرفتن در نقش های قدیمی خانه خودداری کنند
[ترجمه ترگمان]و اگر هدف شما برای بازدید خانواده copacetic باشد، تمام طرفین ممکن است بخواهند از افتادن به نقش های خانوادگی قدیمی اجتناب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No matter how copacetic your domestic life may be, the temptation of infidelity the appeal of new things, the sexiness of breaking the rules could prove quite hard to resist.
[ترجمه گوگل]مهم نیست که زندگی خانگی شما چقدر راحت است، مقاومت در برابر وسوسه خیانت، جذابیت چیزهای جدید، جنسیت زیر پا گذاشتن قوانین بسیار دشوار است
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که زندگی خانوادگی تان چه طور ممکن است باشد، وسوسه بی وفایی چیزهای جدید، the شکستن قوانین می تواند بسیار سخت باشد که مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unless you wish to join the spiritual ranks of bootleg Viagra peddlers and Nigerian "princes, " indiscriminate email blasts to one's acquaintances is never copacetic.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که بخواهید به صفوف معنوی دستفروشان ویاگرا و «شاهزاده‌های» نیجریه‌ای بپیوندید، ارسال ایمیل‌های بی‌رویه به آشنایان هیچ‌وقت دور از ذهن نیست
[ترجمه ترگمان]اگر نمی خواهید به دسته های روحانی of bootleg، خرده فروشان نیجریه ای و \"شاهزادگان\" نیجریه ملحق شوید، انفجار ایمیلی بدون تبعیض به آشنایان یکی از آشنایان صورت نگرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You had to be a good judge of what a man was like, and the English was copacetic - John O'Hara.
[ترجمه گوگل]شما باید یک قاضی خوب در مورد اینکه یک مرد چگونه است می بودید، و انگلیسی ها همدل بودند - جان اوهارا
[ترجمه ترگمان]باید قاضی خوبی می شدی و انگلیسی ها خیلی با جان اوها را دوست بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In domains where data is king, or where data privacy is king, it's not very comforting, or copacetic, to just send it off to the ether-like abstraction of Bigtable.
[ترجمه گوگل]در حوزه‌هایی که داده‌ها پادشاه هستند، یا جایی که حریم خصوصی داده‌ها پادشاه است، فرستادن آن به انتزاع اتر مانند Bigtable چندان راحت یا دور از ذهن نیست
[ترجمه ترگمان]در حوزه هایی که در آن داده، پادشاه است، یا جایی که حریم خصوصی داده پادشاه است، بسیار آرامش بخش، یا copacetic نیست، تا فقط آن را به انتزاع اثیر مانندی از Bigtable ارسال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جذاب (صفت)
absorbing, charming, appealing, nifty, cute, slick, fetching, lovable, loveable, dashing, bonnie, bonny, copacetic, personable, well-off

عالی (صفت)
superior, super, great, fine, top, high-toned, high, grand, brave, gallant, beautiful, splendid, exquisite, excellent, superb, capital, immense, spiffy, imperial, magnificent, nobby, supreme, outstanding, superlative, swank, elevated, lofty, famous, copacetic, top-hole, remarkable, topping, high-grade, sublime, exalted, first-rate, unrivaled, palmary, ripping, wally, whizbang, whizzbang

عمده (صفت)
primary, main, principal, prime, important, significant, essential, head, chief, major, excellent, leading, dominant, copacetic, key, staple, predominant, considerable

درجه یک (صفت)
prime, nobby, first-string, classy, copacetic, top-hole, top-notch

انگلیسی به انگلیسی

• good, cool, ok, all right (slang)

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Completely satisfactory or in good order ✅👌
🔍 مترادف: Fine
✅ مثال: After resolving the misunderstanding, everything between them was copacetic.
Copacetic copasetic, copesetic or copesettic /ˌkəʊpəˈsɛtɪk/ ( adj - US & Canadian, slang ) very good; excellent; completely satisfactory.
علاوه بر معانی پیشنهاد شده، معنی “کاملاً رضایتبخش” هم برای این لغت ( که دارای شکل های متفاوت املایی است ) در نظر گرفته شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

Example:👇
Despite some initial concerns, the project’s progress has been copacetic and is moving forward smoothly. ] ( Dictionary. Com )
با وجودِ نگرانی های اولیه، پیشرفت پروژه کاملاً رضایتبخش بوده و بدون مشکل رو به جلو ادامه دارد.

in excellent order.
"he said to tell you everything is copacetic"
/ˌkəʊ. pəˈset. ɪk/
adjective US old - fashioned informal
very good or going very well
صفت، انگلیسی امریکایی، قدیمی و غیر رسمی/ خیلی خوب
Everything was copacetic between them
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/copacetic

بپرس