1. Coordinately, the WTO should ameliorate "TBT Agreement" in order to mitigate the malignant effects of TBT on international trade.
[ترجمه گوگل]به طور هماهنگ، WTO باید "توافقنامه TBT" را به منظور کاهش اثرات بدخیم TBT بر تجارت بینالمللی بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]coordinately، سازمان تجارت جهانی باید \"توافقنامه TBT\" را به منظور کاهش اثرات زیانبار of بر روی تجارت بین المللی اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]coordinately، سازمان تجارت جهانی باید \"توافقنامه TBT\" را به منظور کاهش اثرات زیانبار of بر روی تجارت بین المللی اصلاح کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Therefore, it is very important to coordinately select all object characters in resistance and high yield breeding.
[ترجمه گوگل]بنابراین، بسیار مهم است که همه کاراکترهای شی را به طور هماهنگ در پرورش مقاومت و عملکرد بالا انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بسیار مهم است که تمامی شخصیت های مورد نظر در مقاومت و تولید بازده بالا را انتخاب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بسیار مهم است که تمامی شخصیت های مورد نظر در مقاومت و تولید بازده بالا را انتخاب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Just because of coordinately functioning of many factors, the idea of controlling foreigners by rhubarb developed and was strengthened constantly, and was prevailed in the period of the Opium War.
[ترجمه گوگل]صرفاً به دلیل عملکرد هماهنگ بسیاری از عوامل، ایده کنترل بیگانگان توسط ریواس شکل گرفت و پیوسته تقویت شد و در دوره جنگ تریاک غالب شد
[ترجمه ترگمان]تنها به دلیل فعالیت coordinately عوامل متعدد، ایده کنترل خارجیان توسط ریواس توسعه یافت و به طور مداوم تقویت شد و در دوره جنگ تریاک رواج یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها به دلیل فعالیت coordinately عوامل متعدد، ایده کنترل خارجیان توسط ریواس توسعه یافت و به طور مداوم تقویت شد و در دوره جنگ تریاک رواج یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This model employs MA technology to coordinately process information from each monitored host, and then completes global information extraction of intruder actions.
[ترجمه گوگل]این مدل از فناوری MA برای پردازش هماهنگ اطلاعات از هر میزبان نظارت شده استفاده می کند و سپس استخراج اطلاعات جهانی اقدامات مزاحم را تکمیل می کند
[ترجمه ترگمان]این مدل از فن آوری MA برای پردازش اطلاعات فرآیند از هر میزبان نظارت شده استفاده می کند و سپس استخراج اطلاعات جهانی از اقدامات مزاحم را تکمیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مدل از فن آوری MA برای پردازش اطلاعات فرآیند از هر میزبان نظارت شده استفاده می کند و سپس استخراج اطلاعات جهانی از اقدامات مزاحم را تکمیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. To work coordinately in a distributed network system, a synchronization algorithm must be introduced to assure mutual exclusive access and operation on the critical resource.
[ترجمه گوگل]برای کار هماهنگ در یک سیستم شبکه توزیع شده، باید یک الگوریتم همگام سازی برای اطمینان از دسترسی انحصاری متقابل و عملیات بر روی منبع حیاتی معرفی شود
[ترجمه ترگمان]برای کار کردن در یک سیستم شبکه توزیعی، یک الگوریتم همزمانی باید برای تضمین دسترسی انحصاری متقابل و بهره برداری بر منابع حیاتی معرفی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای کار کردن در یک سیستم شبکه توزیعی، یک الگوریتم همزمانی باید برای تضمین دسترسی انحصاری متقابل و بهره برداری بر منابع حیاتی معرفی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In order to ensure Chinese economy developing coordinately, we should adjust the original policies and establish a new foreign trade strategy to fit in the new situation.
[ترجمه گوگل]به منظور حصول اطمینان از توسعه هماهنگ اقتصاد چین، ما باید سیاست های اصلی را تنظیم کنیم و یک استراتژی تجارت خارجی جدید را متناسب با شرایط جدید ایجاد کنیم
[ترجمه ترگمان]به منظور تضمین اقتصاد چین در حال توسعه، ما باید سیاست های اصلی را تنظیم کرده و یک استراتژی تجاری خارجی جدید برای تناسب در وضعیت جدید ایجاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به منظور تضمین اقتصاد چین در حال توسعه، ما باید سیاست های اصلی را تنظیم کرده و یک استراتژی تجاری خارجی جدید برای تناسب در وضعیت جدید ایجاد کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As a partner of zhangchong, we worked coordinately to report to the general manager.
[ترجمه گوگل]به عنوان شریک zhangchong، ما به طور هماهنگ کار کردیم تا به مدیر کل گزارش دهیم
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شریک of، ما coordinately را برای گزارش دادن به مدیر کل کار کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شریک of، ما coordinately را برای گزارش دادن به مدیر کل کار کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. However, the expected torque can not be produced due to the singularity, which can be encountered when several CMGs work coordinately.
[ترجمه گوگل]با این حال، گشتاور مورد انتظار را نمی توان به دلیل تکینگی تولید کرد، که زمانی که چندین CMG به طور هماهنگ کار می کنند، می توان با آن مواجه شد
[ترجمه ترگمان]با این حال، گشتاور مورد انتظار نمی تواند به دلیل منحصر بفرد بودن تولید شود، که می تواند در زمانی که چندین CMGs کار می کنند، دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، گشتاور مورد انتظار نمی تواند به دلیل منحصر بفرد بودن تولید شود، که می تواند در زمانی که چندین CMGs کار می کنند، دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Harmony refers to a state in which things exist and develop coordinately.
[ترجمه گوگل]هارمونی به حالتی اطلاق می شود که در آن چیزها به طور هماهنگ وجود دارند و توسعه می یابند
[ترجمه ترگمان]هارمونی به وضعیتی اشاره می کند که در آن چیزها وجود دارند و coordinately را توسعه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هارمونی به وضعیتی اشاره می کند که در آن چیزها وجود دارند و coordinately را توسعه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The socialism harmonious society is the society that material civilization, political civilization and spiritual civilization developed coordinately.
[ترجمه گوگل]جامعه هماهنگ سوسیالیسم جامعه ای است که تمدن مادی، تمدن سیاسی و تمدن معنوی به طور هماهنگ توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]جامعه مترقی سوسیالیسم جامعه ای است که تمدن مادی، تمدن سیاسی و تمدن معنوی coordinately را توسعه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جامعه مترقی سوسیالیسم جامعه ای است که تمدن مادی، تمدن سیاسی و تمدن معنوی coordinately را توسعه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. All human activities must get along with nature harmony and get development coordinately.
[ترجمه گوگل]همه فعالیت های انسان باید با طبیعت هماهنگ باشد و به طور هماهنگ توسعه یابد
[ترجمه ترگمان]همه فعالیت های انسانی باید با هماهنگی طبیعت همراه شوند و روند توسعه را به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه فعالیت های انسانی باید با هماهنگی طبیعت همراه شوند و روند توسعه را به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The development of forestry and increasing the percentage of forest cover are very important to the purpose of coordinately developing environment and economy.
[ترجمه گوگل]توسعه جنگلداری و افزایش درصد پوشش جنگلی به منظور توسعه هماهنگ محیط زیست و اقتصاد بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]توسعه جنگلداری و افزایش درصد پوشش جنگلی برای اهداف توسعه محیط و اقتصاد بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]توسعه جنگلداری و افزایش درصد پوشش جنگلی برای اهداف توسعه محیط و اقتصاد بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Both HGF and FGF4 can induce umbilical cord blood MNC to differentiate into hepatocyte-like cells singly or coordinately.
[ترجمه گوگل]هر دو HGF و FGF4 می توانند MNC خون بند ناف را برای تمایز به سلول های شبه هپاتوسیت به تنهایی یا هماهنگ القا کنند
[ترجمه ترگمان]هم HGF و هم FGF۴ می توانند MNC خون بندناف را تحریک کنند تا به طور مجزا و یا به طور جداگانه به سلول های hepatocyte - مانند تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هم HGF و هم FGF۴ می توانند MNC خون بندناف را تحریک کنند تا به طور مجزا و یا به طور جداگانه به سلول های hepatocyte - مانند تبدیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Some advices were come up with that model of urban development must be changed and spatial structure must be integrated in order to make them grow coordinately.
[ترجمه گوگل]توصیه هایی مطرح شد که مدل توسعه شهری باید تغییر کند و ساختار فضایی یکپارچه شود تا به طور هماهنگ رشد کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از وجوه ارسالی با این مدل از توسعه شهری باید تغییر داده شود و ساختار فضایی باید با نظم تلفیق شود تا آن ها رشد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از وجوه ارسالی با این مدل از توسعه شهری باید تغییر داده شود و ساختار فضایی باید با نظم تلفیق شود تا آن ها رشد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. This paper discusses the principles, technology and industrial production equipment of obtaining absolute alcohol with coordinately separate technique.
[ترجمه گوگل]این مقاله اصول، تکنولوژی و تجهیزات تولید صنعتی بدست آوردن الکل مطلق را با تکنیکی جداگانه مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بحث در مورد اصول، فن آوری و تجهیزات تولید صنعتی به دست آوردن الکل مطلق با یک تکنیک جداگانه می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بحث در مورد اصول، فن آوری و تجهیزات تولید صنعتی به دست آوردن الکل مطلق با یک تکنیک جداگانه می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید