coopt


انتخاب کردن ودرمیان خودوردن، (به عضویت) برگزیدن، هموند کردن، (به عنوان عضو وابسته) برگزیدن، (به همکاری) پذیرفتن، (دشمن یا رقیب را با استدلال یا حیله به عضویت دسته یا حزب خود درآوردن) زیرپای کسی نشستن، (از نظر مسلک و غیره) جلب کردن (co-opt هم می نویسند - co-opatate هم می گویند)، بهمکاری پذیرفتن، بعنوان همقطار پذیرفتن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: co-opts, coopts, co-opting, coopting, co-opted, coopted
مشتقات: cooptative (co-optative) (adj.), cooptation (co-optation) (n.)
(1) تعریف: to take over; preempt; assimilate.

- The liberal group has coopted the role of spokesmen for their party.
[ترجمه گوگل] گروه لیبرال نقش سخنگویی حزب خود را بر عهده گرفته است
[ترجمه ترگمان] این گروه آزادیخواه نقش سخنگویان حزب خود را ایفا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to elect as a fellow member of a body.

انگلیسی به انگلیسی

• assimilate, take in; elect as member
if someone is co-opted onto a committee, they are asked by the committee to become a member of it without being elected by the other members of the organization.
if you co-opt someone, you persuade them to help you or support you in what you are doing.

پیشنهاد کاربران

زیر پای کسی نشستن ( دشمن یا رقیب را با استدلال یا حیله و نیرنگ به عضویت دار و دسته یا حزب خود درآوردن )
جلب کردن کسی ( از نظر مرام و مسلک )
به همکاری و همیاری کشاندن
در خود جای دادن
مورد استفاده قرار گرفتن
انتخاب کردن
به عضویت پذیرفتن
انتخاب کردن و عضو کردن شخصی در یک گروه، کمیته و… با توافق همه اعضا
#دیکشنری_لانگمن

بپرس