صفت ( adjective )
• (1) تعریف: willing to work or operate together; willing to do what is asked of one for the sake of a common goal.
• متضاد: defiant, factious, perverse, truculent, uncooperative
• متضاد: defiant, factious, perverse, truculent, uncooperative
- If everyone would be cooperative, we could accomplish the task in much less time.
[ترجمه گوگل] اگر همه همکاری کنند، میتوانیم کار را در زمان بسیار کمتری انجام دهیم
[ترجمه ترگمان] اگر همه هم کاری می کردند، ما می توانیم کار را در زمان کم تر انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اگر همه هم کاری می کردند، ما می توانیم کار را در زمان کم تر انجام دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- If you are not cooperative with the visiting nurse, you could find yourself back in the hospital.
[ترجمه گوگل] اگر با پرستار ملاقات کننده همکاری نکنید، می توانید خود را در بیمارستان بیابید
[ترجمه ترگمان] اگر با پرستار مهمان هم کاری نمی کنید، می توانید خودتان را در بیمارستان پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اگر با پرستار مهمان هم کاری نمی کنید، می توانید خودتان را در بیمارستان پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: requiring or carried out with cooperation.
• متضاد: unilateral
• مشابه: concerted
• متضاد: unilateral
• مشابه: concerted
- The merger of our two companies is, of course, a cooperative venture.
[ترجمه گوگل] ادغام دو شرکت ما البته یک سرمایه گذاری تعاونی است
[ترجمه ترگمان] البته ادغام دو شرکت ما یک سرمایه گذاری تعاونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] البته ادغام دو شرکت ما یک سرمایه گذاری تعاونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The neighborhood clean-up took a great deal of cooperative effort.
[ترجمه گوگل] پاکسازی محله تلاش زیادی را به همراه داشت
[ترجمه ترگمان] منطقه پاک سازی این محله، تلاش های مشترک زیادی را به انجام رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] منطقه پاک سازی این محله، تلاش های مشترک زیادی را به انجام رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: cooperatively (adv.), cooperativeness (n.)
مشتقات: cooperatively (adv.), cooperativeness (n.)
• (1) تعریف: a jointly owned and operated enterprise.
• (2) تعریف: an apartment house in which the tenants own their individual apartments.