coon

/ˈkuːn//kuːn/

معنی: راگون
معانی دیگر: رجوع شود به: raccoon، raccoon راگون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a raccoon.

(2) تعریف: (offensive slang) a black person.

جمله های نمونه

1. I am tired of hunting the same old coon.
[ترجمه گوگل]من از شکار همان پیله قدیمی خسته شده ام
[ترجمه ترگمان]من از شکار the پیر خسته شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. England has had a central system of coon law for centuries.
[ترجمه گوگل]انگلستان برای قرن ها دارای یک سیستم مرکزی قانون کون بوده است
[ترجمه ترگمان]انگلستان برای قرن ها دارای یک سیستم مرکزی قانون coon بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She is tired of hunting the same old coon.
[ترجمه گوگل]او از شکار همان پیله قدیمی خسته شده است
[ترجمه ترگمان]از شکار همان آدم های coon خسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The previous record-holder was also a Maine Coon cat.
[ترجمه گوگل]رکورددار قبلی نیز یک گربه مین کون بود
[ترجمه ترگمان]رکورد قبلی نیز یک گربه Coon مین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Oct. 2 2010 -- This 5-year-old Maine Coon cat, named Stewie, has claimed the Guinness World Record as the world's longest domestic cat, measuring in at more than 4 feet.
[ترجمه گوگل]2 اکتبر 2010 - این گربه 5 ساله مین کون، به نام استوی، رکورد گینس را به عنوان طولانی ترین گربه خانگی جهان با بیش از 4 فوت به ثبت رساند
[ترجمه ترگمان]اکتبر ۲۰۱۰ - - این گربه ۵ ساله اهل مین Coon به نام Stewie، رکورد جهانی گینس را به عنوان طولانی ترین گربه خانگی در جهان ثبت کرده است که این رکورد را بیش از ۴ فوت اندازه گیری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Coon. 'It is up to you to be positive and leave that impression.
[ترجمه گوگل]کون این به شما بستگی دارد که مثبت باشید و این تأثیر را به جا بگذارید
[ترجمه ترگمان]Coon این به شما بستگی دارد که مثبت باشید و این احساس را رها کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. While the Coon may be polydactyl, having one or more extra toes on their paws, this trait is generally bred out.
[ترجمه گوگل]در حالی که کون ممکن است چند داکتیل باشد، با داشتن یک یا چند انگشت اضافی روی پنجه های خود، این ویژگی به طور کلی رشد می کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که the ممکن است polydactyl باشند، داشتن یک یا چند انگشت بیشتر در پنجه های خود، این ویژگی به طور کلی از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If a coon EU foreign policy fails, Britain is still on the UN Security Council.
[ترجمه گوگل]اگر سیاست خارجی اتحادیه اروپا شکست بخورد، بریتانیا همچنان عضو شورای امنیت سازمان ملل است
[ترجمه ترگمان]اگر سیاست خارجی اتحادیه اروپا با شکست مواجه شود، بریتانیا هنوز در شورای امنیت سازمان ملل متحد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The whelk is the skin coon one kind of hair - follicle sebaceous glands'chronic inflaation skin question.
[ترجمه گوگل]هولک پوست کون یک نوع مو - فولیکول غدد سباسه سوال تورم مزمن پوست است
[ترجمه ترگمان]The پوست یک نوع غدد چربی است که دارای یک سوال پوستی inflaation مزمن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is the most coon color.
[ترجمه گوگل]این سردترین رنگ است
[ترجمه ترگمان]این the رنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Julia: Yes. Well, then we have something coon. We are both not to be trusted.
[ترجمه گوگل]جولیا: بله خوب، پس ما یک چیز جالب داریم به هر دوی ما قابل اعتماد نیستیم
[ترجمه ترگمان] بله خب، پس ما یه چیز coon داریم هردومون قابل اعتماد نیستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I'll be a gone coon when the battle starts.
[ترجمه گوگل]وقتی نبرد شروع شود، من یک مرد گمشده خواهم بود
[ترجمه ترگمان]وقتی جنگ شروع شد من a بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My letter will coon reach him, it is on the road.
[ترجمه گوگل]نامه من به او می رسد، در راه است
[ترجمه ترگمان]اگر نامه من به coon برسد، در جاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A very coon symptom.
[ترجمه گوگل]یک علامت بسیار مبهم
[ترجمه ترگمان]یک نشانه very
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راگون (اسم)
coon

انگلیسی به انگلیسی

• raccoon (small nocturnal mammal); black person (derogatory)

پیشنهاد کاربران

Offensive
=The N word
مخفف راکون نام حیوان
کاکاسیا. سیاه برزنگی

بپرس