cooly


باربر,حمال ,کارگر

جمله های نمونه

1. Mattie looked in confusion at Alice, watching her cooly smoking a cigarette.
[ترجمه گوگل]متی با سردرگمی به آلیس نگاه کرد و او را تماشا کرد که با خونسردی سیگار می کشید
[ترجمه ترگمان]مت با سردرگمی به آلیس نگاه کرد، و او را بی صدا به سیگار نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Now everything depended on our playing our hand cooly and deliberately.
[ترجمه گوگل]حالا همه چیز به این بستگی داشت که با خونسردی و عمدی دستمان را بازی کنیم
[ترجمه ترگمان]اکنون همه چیز به آرامی و از روی عمد دست ما را به بازی گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Get out the way of this motherfuckin cooly.
[ترجمه گوگل]از راه این لعنتی باحال برو بیرون
[ترجمه ترگمان] ازسر راهم برو کنار، بی صدا بیا بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Landy cooly tells Vosen: "Better get a good lawyer. "
[ترجمه گوگل]لندی کولی به ووسن می گوید: «بهتر است یک وکیل خوب بگیرید »
[ترجمه ترگمان]Landy cooly به Vosen می گوید: \" بهتر است یک وکیل خوب بگیرید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Anyway, Kelly cooly asks, "Whatever happened to that cute guy you were seeing, Ed wasn't it?"
[ترجمه گوگل]به هر حال، کلی کولی می پرسد، "هر اتفاقی برای آن پسر ناز که داشتی می دیدی، اد نبود؟"
[ترجمه ترگمان]به هر حال، \"کلی\" بی صدا می پرسد: هر اتفاقی که برای اون مرد جذابی افتاد که تو دیدی، اد نبود؟ \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. John McMahon's young team left it late to seal the win. Pacheco set up Nemeth for the opening goal, before the Spaniard won a penalty which he cooly converted from the spot.
[ترجمه گوگل]تیم جوان جان مک ماهون با تاخیر آن را ترک کرد تا به پیروزی برسد پاچکو نمث را برای اولین گل آماده کرد، قبل از اینکه بازیکن اسپانیایی یک پنالتی را بدست آورد که با خونسردی آن را از روی نقطه به گل تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]تیم جوان جان مک ماهون این تیم را دیر ترک کرد تا برنده این پیروزی شود Pacheco، پیش از آنکه اسپانیایی یک پنالتی را از محل خود ببرد، Nemeth را برای گل گشوده آماده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. WHEN all around are panicking, smart investors should be cooly asking whether it is time to buy. What signals should they be looking for?
[ترجمه گوگل]وقتی همه اطراف وحشت دارند، سرمایه گذاران باهوش باید با خونسردی بپرسند که آیا زمان خرید فرا رسیده است آنها باید به دنبال چه سیگنال هایی باشند؟
[ترجمه ترگمان]زمانی که همه افراد در حال وحشت هستند، سرمایه گذاران هوشمند باید از این سوال بپرسند که آیا زمان خرید است یا خیر چه علائمی را باید دنبال کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'm not trying to be cool or mysterious or even cooly mysterious.
[ترجمه گوگل]من سعی نمی کنم باحال یا مرموز یا حتی مرموز باحال باشم
[ترجمه ترگمان]سعی نمی کنم خنک یا مرموز باشم یا حتی بی صدا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Woofie with such long furs, I think it will be very comfy in this cooly mountain.
[ترجمه گوگل]ووفی با چنین خزهای بلند، فکر می کنم در این کوه باحال خیلی راحت خواهد بود
[ترجمه ترگمان]با چنین خز بلندی، فکر می کنم در این کوهستان بی صدا خیلی راحت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• highly derogatory term used for an unskilled asian worker (also coolie)

پیشنهاد کاربران

بپرس