cooling rack

پیشنهاد کاربران

توری خنک کننده
تا کیک و شیرینی تازه از فر اومده نفس بکشه و عرق نکنه!
مثال: Place the muffins on the cooling rack to cool.
مشتقات:
فعل: to cool – خنک کردن
اسم: rack – توری / قفسه