1. We would have a big cookout.
2. I've been invited to a cookout this weekend.
[ترجمه گوگل]من به یک آشپزی این آخر هفته دعوت شده ام
[ترجمه ترگمان]این آخر هفته به پارتی دعوت شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Were having a cookout over at Mark's place.
[ترجمه گوگل]داشتیم در محل مارک غذا میپزیم
[ترجمه ترگمان]یه پارتی تو خونه مارک داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Astrid had refused to come tonight, instead had gone to a cookout with her girlfriend.
[ترجمه گوگل]آسترید امشب از آمدن امتناع کرده بود، در عوض با دوست دخترش به آشپزی رفته بود
[ترجمه ترگمان]استرید از این که امشب بیاید، به جای آن که به پارتی با دوست دخترش برود، دعوت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. And so every fall, he would have a party-a cookout on the beach with a big bonfire.
[ترجمه گوگل]و به این ترتیب هر پاییز، او یک مهمانی-یک آشپزی در ساحل با یک آتش بزرگ برگزار میکرد
[ترجمه ترگمان]و بنابراین هر پاییز اون یه پارتی با یه آتیش بازی بزرگ توی ساحل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. People living within walking distance of the track decorate their houses for the family cookout with checkered flags and banners.
[ترجمه گوگل]افرادی که در فاصله کمی از مسیر زندگی می کنند، خانه های خود را برای آشپزی خانوادگی با پرچم ها و بنرهای شطرنجی تزئین می کنند
[ترجمه ترگمان]مردمی که در فاصله پیاده از ریل زندگی می کنند، خانه های خود را با پرچم های شطرنجی و پرچم ها تزئین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Fruit sorbet would be a refreshing end to a cookout meal.
[ترجمه گوگل]سوربت میوه پایانی با طراوت برای یک غذای آشپزی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]میوه خوردن میوه به یک وعده غذایی برای یک غذای cookout تبدیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If it rains we'll have to alter our plan for the cookout.
[ترجمه گوگل]اگر باران ببارد، باید برنامه خود را برای آشپزی تغییر دهیم
[ترجمه ترگمان]اگه بارون بیاد باید برنامه مون رو برای پارتی عوض کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. That night we went to Gene Branstools farm near Utica, Ohio, for a cookout with a couple hundred farmers and their families, then stopped in a nearby field, where ten thousand people were waiting.
[ترجمه گوگل]آن شب ما به مزرعه Gene Branstools در نزدیکی Utica، اوهایو، برای غذا خوردن با چند صد کشاورز و خانوادههایشان رفتیم، سپس در یک مزرعه مجاور توقف کردیم، جایی که ده هزار نفر منتظر بودند
[ترجمه ترگمان]آن شب ما به مزرعه ژن Branstools در نزدیک اوت یکا، اوهایو، رفتیم تا با دویست کشاورز و خانواده هایشان در مزرعه ای در همان حوالی توقف کردیم که در آنجا ده هزار نفر منتظر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Gimi: Sounds like a plan . [ to Holly ] Will I see you at the cookout?
[ترجمه گوگل]گیمی: به نظر یک طرح است [به هالی] آیا شما را در زمان آشپزی خواهم دید؟
[ترجمه ترگمان] به نظر نقشه میاد توی پارتی میبینمت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Cab driver : For twenty dollars I'll take you to a Ku Klux Klan cookout!
[ترجمه گوگل]راننده تاکسی: با بیست دلار من تو را به آشپزی کوکلاکس کلان می برم!
[ترجمه ترگمان]راننده تاکسی: تو رو به کوک لوکس فروخت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید