1. We were all put on cookhouse fatigues for a week.
[ترجمه گوگل]همه ما به مدت یک هفته تحت خستگی آشپزی قرار گرفتیم
[ترجمه ترگمان]برای یک هفته همه در آشپزخانه نشسته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای یک هفته همه در آشپزخانه نشسته بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They could eat in the main cookhouse, but tonight they prefer their own culinary efforts.
[ترجمه گوگل]آنها می توانستند در آشپزخانه اصلی غذا بخورند، اما امشب تلاش های آشپزی خود را ترجیح می دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانستند در آشپزخانه اصلی غذا بخورند، اما امشب آن ها تلاش های خود را ترجیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانستند در آشپزخانه اصلی غذا بخورند، اما امشب آن ها تلاش های خود را ترجیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The ablutions, cookhouse and accommodation are checked for cleanliness, these jobs being a major headache in a platoon location.
[ترجمه گوگل]وضو، آشپزی و محل اقامت از نظر تمیزی بررسی می شود، این مشاغل سردرد بزرگی در محل جوخه هستند
[ترجمه ترگمان]شستشو، آشپزخانه و مسکن برای پاکیزگی کنترل می شوند، این مشاغل یک دردسر بزرگ در یک محل نظامی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شستشو، آشپزخانه و مسکن برای پاکیزگی کنترل می شوند، این مشاغل یک دردسر بزرگ در یک محل نظامی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The cookhouse was coming to life.
[ترجمه گوگل]آشپزی داشت زنده می شد
[ترجمه ترگمان]کم کم داشت به آشپزخانه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کم کم داشت به آشپزخانه می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The cookhouse - for snacks or full meals.
[ترجمه گوگل]خانه آشپزی - برای میان وعده یا وعده های غذایی کامل
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه - برای اسنک یا وعده های کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه - برای اسنک یا وعده های کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then we went to the cookhouse to have dinner.
[ترجمه گوگل]بعد رفتیم آشپزخونه شام بخوریم
[ترجمه ترگمان]بعد به آشپزخانه رفتیم تا شام بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعد به آشپزخانه رفتیم تا شام بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. No fuss or bother let the cookhouse with the mess.
[ترجمه گوگل]بدون سر و صدا و زحمت اجازه دهید آشپزی با آشپزی
[ترجمه ترگمان]نه جارو جنجال راه انداخته بود و نه به آشپزخانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نه جارو جنجال راه انداخته بود و نه به آشپزخانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The circus used a tent as their cookhouse.
[ترجمه گوگل]سیرک از چادر به عنوان آشپزی خود استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]سیرک از یک چادر به عنوان آشپزخانه آن ها استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیرک از یک چادر به عنوان آشپزخانه آن ها استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The dishes made by the monitor of the cookhouse are unpalatable.
[ترجمه گوگل]ظروف ساخته شده توسط مانیتور خانه آشپزی ناخوشایند هستند
[ترجمه ترگمان]dishes که از آشپزخانه تهیه می کردند ناخوشایند بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]dishes که از آشپزخانه تهیه می کردند ناخوشایند بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In 195 in the cookhouse of a logging and sawmill settlement in northern New Hampshire, an anxious twelve-year-old boy mistakes the local constable's girlfriend for a bear.
[ترجمه گوگل]در سال 195 در خانه آشپزی یک شهرک چوب بری و کارخانه چوب بری در شمال نیوهمپشایر، یک پسر دوازده ساله مضطرب دوست دختر پاسبان محلی را با یک خرس اشتباه می گیرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵ در آشپزخانه کارگاه چوب بری و کارگاه چوب بری در نیو همپشایر، یک پسر دوازده ساله عصبی، دوست دختر پاسبان محلی را برای یک خرس اشتباه گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵ در آشپزخانه کارگاه چوب بری و کارگاه چوب بری در نیو همپشایر، یک پسر دوازده ساله عصبی، دوست دختر پاسبان محلی را برای یک خرس اشتباه گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He was promoted to company quartermaster from a cookhouse soldier rank by rank.
[ترجمه گوگل]او از یک سرباز آشپزی درجه به درجه به سرپرست شرکت ارتقا یافت
[ترجمه ترگمان]او را به مقام افسری ارتقا داده و از خدمت سربازی در آشپزخانه به مقام درجه یک ارتقا یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او را به مقام افسری ارتقا داده و از خدمت سربازی در آشپزخانه به مقام درجه یک ارتقا یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There was a long queue of troops outside the cookhouse tent.
[ترجمه گوگل]صف طویلی از نیروها بیرون چادر آشپزی بود
[ترجمه ترگمان]در بیرون چادر صف طویلی از سربازان وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در بیرون چادر صف طویلی از سربازان وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A sack of empty tins lay beside each aircraft: accumulated cookhouse waste.
[ترجمه گوگل]یک کیسه قوطی خالی در کنار هر هواپیما قرار داشت: زباله های آشپزی انباشته شده
[ترجمه ترگمان]یک گونی خالی از قوطی های خالی کنار هر هواپیمایی قرار داشت و در آشپزخانه جمع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک گونی خالی از قوطی های خالی کنار هر هواپیمایی قرار داشت و در آشپزخانه جمع شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. At 0630 hours the first of the early risers entered the cookhouse for breakfast.
[ترجمه گوگل]در ساعت 06:30 اولین سحرخیز برای صرف صبحانه وارد آشپزخانه شد
[ترجمه ترگمان]در ساعات ۰۶۳۰ اول صبح زود به آشپزخانه رفت تا صبحانه بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در ساعات ۰۶۳۰ اول صبح زود به آشپزخانه رفت تا صبحانه بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید