cookbook

/ˈkʊkˌbʊk//ˈkʊkbʊk/

معنی: کتاب اشپزی، کتاب طباخی
معانی دیگر: کتاب آشپزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a book containing recipes, directions for cooking, and other information about food.

جمله های نمونه

1. This excellent cookbook would make an ideal gift for anyone just going away to college.
[ترجمه .] این کتاب اشپزی هدیه ای عالی برای کسانی است ک میخواهند ب کالج بروند
|
[ترجمه گوگل]این کتاب آشپزی عالی برای هر کسی که تازه به دانشگاه می رود یک هدیه ایده آل خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این کتاب آشپزی عالی هدیه ای ایده آل برای کسانی خواهد بود که می خواهند به کالج بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The cookbook contains many simple yet highly nutritious meals.
[ترجمه گوگل]کتاب آشپزی شامل بسیاری از وعده های غذایی ساده و در عین حال بسیار مغذی است
[ترجمه ترگمان]کتاب آشپزی دارای بسیاری از غذاهای بسیار ساده و بسیار مقوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Inspired, she reaches for a Williams Sonoma cookbook in search of ideas for more summery outdoor meals.
[ترجمه گوگل]او با الهام از کتاب آشپزی ویلیامز سونوما در جستجوی ایده هایی برای غذاهای تابستانی بیشتر در فضای باز است
[ترجمه ترگمان]با اله ام از این، او به دنبال کتاب آشپزی Sonoma ویلیامز در جستجوی ایده هایی برای خوردن غذاهای خانگی تابستانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I come up with my cookbook ideas from questions people ask frequently.
[ترجمه گوگل]من ایده‌های کتاب آشپزی خود را از سؤالاتی که مردم اغلب می‌پرسند به دست می‌آورم
[ترجمه ترگمان]من با ایده های کتاب آشپزی خود از سوالاتی که مردم به طور مرتب سوال می کنند، می رسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The text was laid out playfully like a cookbook, with starters, sauces and main dishes.
[ترجمه گوگل]متن با بازیگوشی مانند کتاب آشپزی، با پیش غذا، سس و غذاهای اصلی چیده شده بود
[ترجمه ترگمان]متن به طور شوخی مانند یک کتاب آشپزی با starters، سس و غذاهای اصلی طراحی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For plain cooking, look for a cookbook written before World War Il. 20. Use coupons selectively.
[ترجمه گوگل]برای آشپزی ساده، به دنبال کتاب آشپزی نوشته شده قبل از جنگ جهانی اول باشید 20 از کوپن ها به صورت انتخابی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای پخت وپز ساده، به دنبال یک کتاب آشپزی نوشته شده قبل از جنگ جهانی دوم بگردید ۲۰ از کوپن های انتخابی به طور انتخابی استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lothian Catering Services decided to launch its own cookbook to raise its profile both inside and outside the Region.
[ترجمه گوگل]Lothian Catering Services تصمیم گرفت کتاب آشپزی خود را راه اندازی کند تا شهرت خود را در داخل و خارج از منطقه افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]سرویس Catering کار تصمیم گرفت کتاب آشپزی خود را راه اندازی کند تا پروفایل خود را در داخل و خارج از منطقه بالا ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I got this recipe from the Green's cookbook.
[ترجمه آراین] من این طرز تهیه را از کتاب آشپزی سبز یاد گرفتم
|
[ترجمه امیر مهدی مروتی] من نحوه تهیه دستور غذا را از کتاب اشپزی گیاهی یاد گرفتم .
|
[ترجمه ناشناس] من دستور این غذا را از آشپزی سبز گرفتم
|
[ترجمه تسنیم ن] من این دستور غذا را از کتاب آشپزی گرین یاد گرفتم.
|
[ترجمه گوگل]من این دستور غذا را از کتاب آشپزی گرین دریافت کردم
[ترجمه ترگمان]من این دستورالعمل را از کتاب آشپزی گرین دریافت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I get a headache just looking at a cookbook.
[ترجمه Iliya] وقتی به کتاب آشپزی نگاه میکنم سر درد میگیرم
|
[ترجمه Kanoon student] فقط با نگاه کردن به کتاب آشپزی سردرد میگیرم
|
[ترجمه ben] سردرد میگیرم وقتی که به کتاب آشپزی نگاه میکنم
|
[ترجمه گوگل]با دیدن کتاب آشپزی سردرد میگیرم
[ترجمه ترگمان]سرم درد میکنه فقط به یه کتاب آشپزی نگاه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Peters is the author of the popular cookbook 'Doing it in the Kitchen'.
[ترجمه ارمین] پیترز نویسنده کتاب اشپزی محبوب انجامش دهید در اشپز خانه است.
|
[ترجمه گوگل]پیترز نویسنده کتاب آشپزی محبوب «انجام آن در آشپزخانه» است
[ترجمه ترگمان]پیترز نویسنده کتاب آشپزی محبوب در آشپزخانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The cookbook invokes the spirit of Sicily and southern Italy.
[ترجمه گوگل]کتاب آشپزی روح سیسیل و جنوب ایتالیا را فرا می خواند
[ترجمه ترگمان]کتاب آشپزی روح سیسیلی و جنوب ایتالیا را فرا می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She also keeps her own cookbook on her computer, to make it easier to copy requested recipes.
[ترجمه گوگل]او همچنین کتاب آشپزی خود را در رایانه خود نگه می دارد تا کپی کردن دستور العمل های درخواستی را آسان تر کند
[ترجمه ترگمان]او همچنین کتاب آشپزی خود را بر روی کامپیوتر خود نگه می دارد تا کپی دستور العمل های درخواستی را آسان تر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But this isn't a cookbook.
[ترجمه گوگل]اما این یک کتاب آشپزی نیست
[ترجمه ترگمان]اما این کتاب آشپزی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And you might look for a cookbook that has low - fat recipes.
[ترجمه گوگل]و ممکن است به دنبال کتاب آشپزی با دستور العمل های کم چرب باشید
[ترجمه ترگمان]و ممکن است به دنبال کتاب آشپزی باشید که دستور العمل های پایین چربی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Dr. Eli Landau, an Israeli, wrote a pork cookbook that includes his recipe for bacon frittata.
[ترجمه گوگل]دکتر الی لاندو، اسرائیلی، کتاب آشپزی با گوشت خوک نوشت که شامل دستور پخت فریتاتا بیکن است
[ترجمه ترگمان]دکتر الی ندو، یک اسرائیلی، یک کتاب آشپزی خوک نوشته که دستور پخت گوشت خوک را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کتاب اشپزی (اسم)
cookbook

کتاب طباخی (اسم)
cookbook

تخصصی

[کامپیوتر] راهنمای نحوه نصب و استفاده از برنامه

انگلیسی به انگلیسی

• book containing instructions for preparing different foods
a cookbook is the same as a cookery book.

پیشنهاد کاربران

لطفا معنی که چند نفر نوشتن رو دیگه شما ننویسید، سیستم کامنت رو فعال کردن که معنی های متفاوت کلمات نوشته بشه، کلاس انگلیسی نیست که معلم ازتون بپرسه بچه ها معنی cookbook چی میشه، همه کامنت میکنید کتاب آشپزی، به جای اینکه ۱۰۰ تا کامنت تکراری و الکی میزارید، اولین کامنتی که معنی درستی داره رو لایک کنید.
در اصل معنی کتاب آشپزی میده، در کتاب آشپزی شما دستور پخت غذاهای مختلف رو میخوانید، دستور پخت، همان راهنمای پختن غذاست، بنابراین، در سایر متون اگر به این کلمه برخوردید، بدونید که معنای �کتاب راهنما� میده نه کتاب آشپزی مثل این جمله:
...
[مشاهده متن کامل]

Many colleagues have asked us to provide a “cookbook, ” a manual, to enable them to apply positive psychology in their workplace
که تو این جمله نویسنده میگه، همکاران ما خواهان یک کتاب راهنما برای کاربردی کردن روانشناسی مثبت گرا در محیظ کارشان بودند.

در اصل به معنای کتاب آشپزی هست، اما میتونه در حالت مجازی به معنای دستورالعمل یا راهنمای انجام کاری هم باشه.
کتاب مرجع در الکترونیک
مثلا مشخصات آی سی ها وو
A book in which cooking instructions and ingredients for cooking a food are written. Cookbook
cookbook
کتاب آشپزی
A book that tells you how to prepare food
[کامپیوتر]
راهنمای نحوه نصب و استفاده از برنامه
راهنما
راهنمایی
Cookbook =کتاب آشپزی

کتاب اشپزی🍜🍜
Cook The Book :
تقلب کردن در اسناد، سند سازی غیر قانونی ( اغلب برای فرار از مالیات ) .
منبع : فیلم breaking bad.
S04E09.
معنی ثانویه: کتاب راهنما
به معنی کتاب آشپزی
لایک کنین گایز👍🏻
A book that tells you how to prepare food
•کتآب آشپزی•

cook book means is a book that tells you how to prepare food
A book that tells you how to prepare food

A book that tells you how to prepare food
کانون زبان
ترم reach3
درس ۴
به معنی کتاب آشپزی
کتاب آشپزی
📓📕📖📔
A book that tells you how to prepare food
A book that tells you how to prepare food معنی:کتاب آشپزی
a book that tells you how to prepare food
به معنی کتاب آشپزی هست
لایک هم بکنین
کتاب آشپزی
کتاب اشپزی
( cookbook ( n.
به معنی کتاب اشپزی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس