1. convulsive asthma
آسم همراه با تشنج
2. convulsive disorders
اختلالات همراه با تشنج
3. Her breath came in convulsive gasps.
4. She thought she could never stop until convulsive sobs racked her even more.
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد هرگز نمی تواند متوقف شود تا زمانی که هق هق های تشنجی او را بیشتر آزار می دهد
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد که نمی تواند تا آن زمان که هق هق گریه اش بیشتر آزارش می داد، دست از این کار بردارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His feet made a quick convulsive shuffle.
[ترجمه گوگل]پاهایش یک حرکت تشنجی سریع ایجاد کردند
[ترجمه ترگمان]پاهایش به سرعت تکان می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A convulsive fit so that his thin frame shook.
[ترجمه گوگل]یک تنش تشنجی به طوری که قاب نازکش می لرزید
[ترجمه ترگمان]تشنج او به لرزه افتاد و قاب thin به لرزه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. With convulsive shudders, it begins to pump blood into a network of veins within the baggy wings.
[ترجمه گوگل]با لرزش های تشنجی، شروع به پمپاژ خون به شبکه ای از سیاهرگ های داخل بال های کیسه ای می کند
[ترجمه ترگمان]با تشنج و تشنج، شروع می کند به پمپاژ خون در شبکه یک شبکه بزرگ و بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Between convulsive sobs, she told him that these were his black tulip bulbs.
[ترجمه گوگل]بین هق هق های تشنجی به او گفت که اینها پیازهای لاله سیاه او هستند
[ترجمه ترگمان]او به او گفت که این لامپ گل لاله او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He could no longer hold back convulsive laughter.
[ترجمه گوگل]دیگر نمی توانست جلوی خنده های تشنجی را بگیرد
[ترجمه ترگمان]دیگر نتوانست از خنده خودداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Unfortunately, the ship gave another convulsive shudder just as he reached the airlock.
[ترجمه گوگل]متأسفانه کشتی به محض رسیدن به قفل هوایی، لرزه تشنجی دیگری به خود گرفت
[ترجمه ترگمان]متاسفانه کشتی به محض رسیدن به اتاق هوا، تشنج دیگری به لرزه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. All at once there was a convulsive movement against my will, I suddenly my eyes.
[ترجمه گوگل]یکدفعه حرکت تشنجی بر خلاف میل من به وجود آمد، ناگهان چشمانم را دیدم
[ترجمه ترگمان]ناگهان حرکتی convulsive بر خلاف میل من شد و ناگهان چشمانم را باز کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Between convulsive sobs, IT talked him those any were his black tulip bulbs.
[ترجمه گوگل]بین هق هق های تشنجی، آی تی به او گفت که پیازهای لاله سیاه او بودند
[ترجمه ترگمان]بین هق هق تشنج، به او گفته بود که هر کدام از bulbs گل لاله او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. CONCLUSION SEE-CO2PP inhibits the epileptiform discharge and convulsive behaviors of convulsive model rats, which suggests SEE-CO2PP has anticonvulsive action.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری SEE-CO2PP ترشحات صرعی و رفتارهای تشنجی موشهای مدل تشنجی را مهار میکند، که نشان میدهد SEE-CO2PP اثر ضد تشنجی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری می توان مشاهده کرد که CO۲PP مانع از رفتار epileptiform و تشنج موش ها می شود که نشان می دهند SEE اقدام anticonvulsive را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The convulsive symptoms that can be a result of consuming ergot tainted rye have also been said to be the cause of accusations of "bewitchment" that spurred the Salem witch trials.
[ترجمه گوگل]همچنین گفته شده است که علائم تشنجی که می تواند در نتیجه مصرف چاودار آلوده به ارگوت باشد، دلیل اتهامات "جادوگری" است که محاکمه جادوگران سالم را تحریک کرد
[ترجمه ترگمان]علائم تشنج آمیزی که می تواند ناشی از مصرف گندم سیاه باشد نیز گفته شده است که علت اتهامات \"bewitchment\" است که منجر به محاکمه سالم witch شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید