convoke

/kənˈvoʊk//kənˈvəʊk/

فراخواندن، دعوت کردن، (برای شرکت در گردهمایی) احضار کردن، برای تشکیل جلسه وشورا یاکمیسیون دعوت کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: convokes, convoking, convoked
مشتقات: convocant (n.), convoker (n.)
• : تعریف: to summon to an assembly; convene.
متضاد: adjourn
مشابه: convene, marshal, muster, summon

- The council was convoked in order to bring the question to an immediate vote.
[ترجمه گوگل] این شورا به منظور رای گیری فوری این موضوع تشکیل شد
[ترجمه ترگمان] این شورا به منظور آوردن این پرسش به یک رای فوری به اجلاس فراخوانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The king convoke parliament to cope with the impending danger.
[ترجمه گوگل]پادشاه برای مقابله با خطر قریب الوقوع مجلس را فرا می خواند
[ترجمه ترگمان]پادشاه از پارلمان خواست تا با خطر قریب الوقوع مقابله کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The president of the board of directors convoked a conference to discuss the future of the company.
[ترجمه گوگل]رئیس هیئت مدیره کنفرانسی را برای بحث در مورد آینده شرکت تشکیل داد
[ترجمه ترگمان]رئیس هیات مدیران کنفرانسی را برای بحث در مورد آینده شرکت به اجلاس فراخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Separate meetings had been convoked by the two opposing factions.
[ترجمه گوگل]جلسات جداگانه ای توسط دو جناح مخالف تشکیل شده بود
[ترجمه ترگمان]جلسات جداگانه توسط دو جناح مخالف به اجلاس فرا خوانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A conference was convoked to discuss the situation.
[ترجمه گوگل]کنفرانسی برای بحث در مورد این وضعیت تشکیل شد
[ترجمه ترگمان]در یک کنفرانس به اجلاس فرا خوانده شد تا درباره اوضاع بحث و تبادل نظر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Convoke is a static ability that lets you tap your creatures to help pay for other spells.
[ترجمه گوگل]Convoke یک توانایی ثابت است که به شما امکان می دهد برای کمک به پرداخت هزینه های دیگر جادوها، روی موجودات خود ضربه بزنید
[ترجمه ترگمان]این یک توانایی است که به شما اجازه می دهد که به موجودات خود ضربه بزنید تا به بقیه افسون ها کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In 1978 the Argentinian trainer Menotti didnt convoke Maradona, as he considered him too young.
[ترجمه گوگل]در سال 1978، مربی آرژانتینی، منوتی، مارادونا را فرا نخواند، زیرا او را خیلی جوان می دانست
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۸، مربی آرژانتین، Menotti، او را خیلی جوان در نظر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "Convoke" means "As an additional cost to play this spell, you may tap any number of untapped creatures you control.
[ترجمه گوگل]"Convoke" به این معنی است که "به عنوان هزینه اضافی برای بازی این طلسم، می توانید به هر تعداد از موجودات دست نخورده که کنترل می کنید ضربه بزنید
[ترجمه ترگمان]\"convoke\" به این معنی است که \" به عنوان یک هزینه اضافی برای پخش این افسون، شما می توانید از هر تعداد از موجودات بکر که کنترل خود را کنترل می کنید، دست یابید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Turn a mode to convoke through blog, it's not fangle, however, maybe better than a forum.
[ترجمه گوگل]یک حالت را برای فراخوانی از طریق وبلاگ روشن کنید، این حالت خراش نیست، با این حال، شاید بهتر از یک انجمن باشد
[ترجمه ترگمان]یک مد را برای convoke از طریق وبلاگ تبدیل کنید، با این حال، شاید بهتر از یک فروم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The pope's intention now was for a diet of princes to be convoked - to be chaired by a papal legate.
[ترجمه گوگل]قصد پاپ در حال حاضر این بود که یک رژیم غذایی از شاهزادگان تشکیل شود - که توسط یک نماینده پاپ ریاست شود
[ترجمه ترگمان]پاپ در این هنگام قصد داشت که به عنوان نماینده پاپ، به ریاست پاپ منصوب گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is of course possible that, if he wins, he may be true to his promises and convoke a Parliament for all China; but it is at least equally possible that he may not.
[ترجمه گوگل]البته این امکان وجود دارد که در صورت پیروزی، به وعده های خود وفادار باشد و پارلمانی را برای تمام چین تشکیل دهد اما حداقل به همان اندازه ممکن است که او نتواند
[ترجمه ترگمان]البته ممکن است که اگر او برنده شود، ممکن است به وعده های خود وفادار باشد و یک پارلمان برای همه چین بسازد؛ اما حداقل به همان اندازه ممکن است که او نتواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When it is necessary for the interests of State, the King may convoke an extraordinary session of the National Assembly.
[ترجمه گوگل]هنگامی که برای منافع کشور ضروری باشد، پادشاه می تواند جلسه فوق العاده مجلس ملی را دعوت کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که برای منافع دولت لازم است، پادشاه می تواند یک جلسه فوق العاده از مجلس ملی را برگزار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• call together, call to meeting, summon

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To call together for a meeting 📅
🔍 مترادف: Assemble
✅ مثال: The mayor decided to convoke a town meeting to discuss the recent developments.

بپرس