1. the convocation of the parliament
تشکیل جلسه ی پارلمان
2. every wednesday, students had to go to a religious convocation
هر چهارشنبه دانشجویان موظف بودند به گردهمایی مذهبی بروند.
3. They regretted agreeing to the convocation of that meeting.
[ترجمه گوگل]آنها از موافقت با تشکیل آن جلسه پشیمان شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها از موافقت با گردهمایی این جلسه متاسف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We declared ourselves for the immediate convocation of the meeting.
[ترجمه گوگل]ما خودمان را برای تشکیل فوری جلسه اعلام کردیم
[ترجمه ترگمان]ما خود را برای گردهمایی فوری جلسه اعلام کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He has sent greetings to Convocation and all old friends.
[ترجمه گوگل]او به انجمن و همه دوستان قدیمی درود فرستاده است
[ترجمه ترگمان]او به Convocation و دوستان قدیمی سلام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Convocation, by 1327 no longer confusable with parliament, was assimilated to the clergy's own provincial synod.
[ترجمه گوگل]فراخوانی که تا سال 1327 دیگر با مجلس اشتباه نمیشد، به مجمع استانی خود روحانیت ادغام شد
[ترجمه ترگمان]شورای روحانیان، که سال ۱۳۲۷ با پارلمنت confusable، به شورای ولایتی خود کلیسا جذب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He presided three times a year at the Convocation of York, which he found a happy body.
[ترجمه گوگل]او سالی سه بار در اجلاس یورک ریاست می کرد که بدنی شاد پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]در شورای روحانیان یورک سه بار ریاست انجمن را بر عهده داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This requires a specific recommendation by Convocation and a subsequent report by the Senate to be submitted to Council with reference to each individual.
[ترجمه گوگل]این امر مستلزم یک توصیه خاص توسط دعوت و یک گزارش بعدی توسط سنا است که با اشاره به هر فرد به شورا ارائه شود
[ترجمه ترگمان]این امر مستلزم یک توصیه ویژه از سوی شورای روحانیان و یک گزارش پس از آن توسط سنا است که با ارجاع به هر فرد به شورا تقدیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. At a convocation in the fall of his senior year, Pierre spoke about the need to break down stereotypes.
[ترجمه گوگل]در یک گردهمایی در پاییز سال آخر خود، پیر در مورد نیاز به شکستن کلیشه ها صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]در یک گردهمایی در پاییز سال آخر، پی یر در مورد نیاز به شکستن stereotypes سخن گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. From convocation he obtained a biennial tenth conditional upon the clergy's exemption from any parliamentary tax.
[ترجمه گوگل]از این اجلاس، یک دهم دوسالانه را مشروط به معافیت روحانیون از هرگونه مالیات پارلمانی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او از فارغ التحصیلی یک دهم از معافیت روحانیان از هر گونه مالیات پارلمانی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. As mentioned earlier, the Convocation Library appeal raises money to pay for a number of journals in the library.
[ترجمه گوگل]همانطور که قبلاً ذکر شد، درخواست تجدید نظر کتابخانه فراخوان پولی را برای پرداخت هزینه تعدادی از مجلات موجود در کتابخانه جمع آوری می کند
[ترجمه ترگمان]همان طور که پیش تر گفته شد، درخواست کتابخانه شورای روحانیان برای پرداختن به تعدادی از مجلات در کتابخانه، پول را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Who's going to be the speaker at the convocation?
[ترجمه گوگل]چه کسی قرار است سخنران این جلسه باشد؟
[ترجمه ترگمان]کی قراره توی \"convocation\" صحبت کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. At our convocation ceremony we all threw our caps in the air.
[ترجمه گوگل]در مراسم تشكيل مان همه كلاه هايمان را به هوا پرتاب كرديم
[ترجمه ترگمان]در مراسم عقد ما همگی caps را در هوا پرتاب کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The convocation about environment will be held on next Monday.
[ترجمه گوگل]اجلاس محیط زیست دوشنبه آینده برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]گردهمایی درباره محیط زیست دوشنبه آینده برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید