convincingly


بطورمتقاعدکننده ,چنانکه متقاعدکند

جمله های نمونه

1. These results demonstrate convincingly that our campaign is working.
[ترجمه گوگل]این نتایج به طور قانع کننده ای نشان می دهد که کمپین ما کار می کند
[ترجمه ترگمان]این نتایج به طور قانع کننده ای ثابت می کنند که کمپین ما کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She spoke convincingly of the need for a more humane prison system.
[ترجمه گوگل]او به طور قانع کننده ای از نیاز به یک سیستم زندانی انسانی تر صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او به طور متقاعد کننده ای از نیاز به یک سیستم زندان انسانی تر سخن گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He argued forcefully and convincingly that they were likely to bankrupt the budget.
[ترجمه گوگل]او با قدرت و قانع کننده استدلال کرد که آنها احتمالا بودجه را ورشکست می کنند
[ترجمه ترگمان]او با قدرت و متقاعد کننده ای بحث کرد که احتمالا بودجه را ورشکسته خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The report argues convincingly that economic help should be given to these countries.
[ترجمه گوگل]این گزارش به طور قانع کننده ای استدلال می کند که باید به این کشورها کمک اقتصادی کرد
[ترجمه ترگمان]این گزارش به طور قانع کننده ای ثابت می کند که کمک های اقتصادی باید به این کشورها داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She replied to my points so convincingly that my argument was soon in tatters.
[ترجمه گوگل]او چنان قانع‌کننده به نکات من پاسخ داد که بحث من به زودی به هم خورد
[ترجمه ترگمان]او به نکات من چنان قانع کننده جواب می داد که بحث من به زودی پاره خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was unable to lie convincingly.
[ترجمه گوگل]او نمی توانست قانع کننده دروغ بگوید
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست دروغ قانع کننده ای بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But, as Robert Frank has convincingly argued, there was also a substantive issue.
[ترجمه گوگل]اما همانطور که رابرت فرانک به طور قانع کننده ای استدلال کرده است، یک مسئله اساسی نیز وجود داشت
[ترجمه ترگمان]اما همانطور که رابرت فرانک به طور قانع کننده ای ثابت کرده است، یک مساله اساسی نیز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Her case was convincingly argued.
[ترجمه گوگل]مورد او به طور قانع کننده ای مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]پرونده او به طور قانع کننده ای ثابت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is the first reported study to show convincingly the presence of functional hyposplenism in patients with alcoholic liver disease.
[ترجمه گوگل]این اولین مطالعه گزارش شده است که به طور قانع کننده ای وجود هیپوسپلنیسم عملکردی را در بیماران مبتلا به بیماری کبدی الکلی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این اولین مطالعه ای است که برای نشان دادن حضور hyposplenism کارکردی در بیماران مبتلا به بیماری کبد الکلی گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He could play the good guy so convincingly.
[ترجمه گوگل]او می توانست آن مرد خوب را خیلی متقاعد کننده بازی کند
[ترجمه ترگمان]اون میتونه این آدم خوب رو به این طور متقاعد کننده بازی کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Walton is convincingly engrossing, and an elegant and forceful stylist.
[ترجمه گوگل]والتون به طور قانع کننده ای جذاب و یک استایلیست ظریف و نیرومند است
[ترجمه ترگمان]والتون به طور متقاعد کننده، و یک متخصص مد ظریف و قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And he proceeded to do just that, quite convincingly.
[ترجمه گوگل]و او به طور کاملاً متقاعدکننده ای همین کار را انجام داد
[ترجمه ترگمان]و به این نتیجه رسید که کاملا متقاعد کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This success was to be repeated, albeit less convincingly, eighteen months later when much-delayed legislative elections were held.
[ترجمه گوگل]این موفقیت هجده ماه بعد، زمانی که انتخابات پارلمانی با تأخیر زیادی برگزار شد، هرچند کمتر متقاعدکننده بود، تکرار می شد
[ترجمه ترگمان]این موفقیت باید تکرار می شد، البته کم تر متقاعد کننده، هجده ماه بعد، زمانی که انتخابات قانونگذاری به تاخیر افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Convincingly winning the dozen strong mixed team also secured the lions share of individual medals.
[ترجمه گوگل]پیروزی قانع کننده در دوجین تیم قوی مختلط نیز سهم شیرها از مدال های انفرادی را تضمین کرد
[ترجمه ترگمان]پیروزی convincingly در این تیم ترکیبی قوی نیز توانست سهم شیرها را از هر دو مدال کسب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He reasoned very wittily but not convincingly.
[ترجمه گوگل]او خیلی زیرکانه استدلال می کرد اما نه قانع کننده
[ترجمه ترگمان]او بسیار هوشمندانه سخن می گفت، اما نه متقاعد کننده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• persuasively, in a convincing manner

پیشنهاد کاربران

He argues convincingly that the Universe has a unique nature
او به طور قانع کننده ای استدلال میکنه که جهان دارای طبیعتی منحصر به فرد هست
چنان که باید
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : convince
✅️ اسم ( noun ) : conviction
✅️ صفت ( adjective ) : convinced / convincing
✅️ قید ( adverb ) : convincingly
به طور قانع کننده ای
بطور باورپذیر
He was unable to lie convincingly
قانع کننده

بپرس